عمومی
🗞 سفرِ پدر فرزندی
💗 شهید احد اقدسی و فرزندانش محدثه و محمدرضا
🔹 کودکیِ احد، در سالهایی گذشت که صدای جنگ، لالاییِ بسیاری از خانهها بود. دوم شهریور ۱۳۵۸، در شهرستان درگز، پا به روزگاری گذاشت که دود و آتش، مهمان ناخواندهی سرزمینش بود. از همان سالها، مفهوم «رفتن» و «برنگشتن» را زودتر از سنش فهمید؛ وقتی عزیزانش راه جبهه را پیش گرفتند و شهادت، نامِ آشنای خانواده شد. راهش از نوجوانی به حجرههای طلبگی افتاد. فقه، اصول و فلسفه را با جان فهمید و در کنار آن، روحش را با هنر صیقل داد. قدرت بدنیاش در کاراته، با نرمی رفتارش در خانه جمع شده بود؛ ترکیبی زیبا از صلابت و مهر. پیش از استخدامش بهعنوان مسئول عقیدتیسیاسی سازمان هوافضا، برای تبلیغ به روستاها اعزام میشد. صدایش بالا نمیرفت. خستگی را پشت در میگذاشت و شبها، دنیا را برای بچههایش کوچک میکرد. دخترش را پری قشنگ بابا و پسرش را شازده من صدا میکرد و با محبت و شوخطبعی، لحظههای زندگی را برایشان معنا میبخشید. بامداد ۲۴ خرداد ۱۴۰۴، آرامش خانهشان، هدف حملهی وحشیانهی رژیم صهیونیستی قرار گرفت. احد اقدسی، به همراه فرزندان خردسالش محدثه و محمدرضا، بیگناه و مظلوم، آسمانی شدند. پیکرشان پس از طواف در حرم امام مهربانیها، در رواق حضرت زهرا (س) حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد.
🖼 #فرزند_ایران؛ تکنگاریهایی از زندگی شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اخیر با رژیم صهیونی
📝 سمانه اعتمادیجم