عمومی
همراه با قرآن
قرآن در کلام رهبری – سوره نساء آیه ۱۳۹
الَّذینَ یتَّخِذُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَ یبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعا
ترجمه:
(همان) کسانی که به جای مؤمنان، کافران را دوستان [خود] می گیرند؛ آیا عزّت را نزد آنان می جویند؟ پس (این خیالی خام است) چرا که عزّت، همه از آنِ خداست.
موضوع:
عزّت متعلق به خداست
کلام رهبر1:
در منطق قرآن، عزت واقعی و کامل متعلق به خداوند و متعلق به هر کسی است که در جبهه ی خدائی قرار میگیرد. در مصاف بین حق و باطل، بین جبهه ی خدا و جبهه ی شیطان، عزت متعلق به کسانی است که در جبهه ی خدائی قرار میگیرند. این، منطق قرآن است. در سوره ی فاطر میفرماید: «من کان یرید العزّة فللّه العزّة جمیعا». در سوره ی منافقون میفرماید: «و للّه العزّة و لرسوله و للمؤمنین و لیکنّ المنافقین لایعلمون»؛ عزت متعلق به خداست، عزت متعلق به پیامبر و به مؤمنین است؛ اگرچه منافقان و کافردلان این را درک نمیکنند؛ نمیفهمند که عزت کجاست، مرکز عزت واقعی کجاست.
در سوره ی نساء، درباره ی کسانی که خود را متصل به مراکز قدرتهای شیطانی میکنند، برای اینکه حیثیتی به دست بیاورند، قدرتی به دست بیاورند، میفرماید: «أ یبتغون عندهم العزّة فانّ العزّة للّه جمیعا»؛ آیا دنبال عزتند این کسانی که به رقبای خدا، به دشمنان خدا، به قدرتهای مادی پناه میبرند؟ عزت در نزد خداست. در سوره ی مبارکه ی شعراء، گزارشی از مجموعه ی چالشهای پیامبران بزرگ را مطرح میفرماید - درباره ی حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت هود، حضرت صالح، حضرت شعیب، حضرت موسی - مفصل درباره ی چالشهای این پیامبران بزرگ بحث میکند و گزارش الهی و وحی را به گوش مردم میرساند.
در هر مقطعی که میخواهد غلبه ی جبهه ی نبوت را بر جبهه ی کفر بیان بفرماید، میفرماید: «انّ فی ذلک لایة و ما کان اکثرهم مؤمنین. و انّ ربّک لهو العزیز الرّحیم»؛ یعنی با اینکه طرف مقابل اکثریت داشتند، قدرت دست آنها بود، پول دست آنها بود، سلاح دست آنها بود، اما جبهه ی توحید بر آنها پیروز شد؛ در این یک آیتی است از آیات الهی، و خدای تو عزیز و رحیم است. بعد از آنکه قرآن این گزارش را در طول سوره ی مبارکه ی شعراء هی تکرار میکند، تکرار میکند، در آخر سوره خطاب به پیغمبر میفرماید: «و توکّل علی العزیز الرّحیم»؛ به این خدای عزیز و رحیم که تضمین کننده ی غلبه ی حق بر باطل است، توکل و تکیه کن. «الّذی یریک حین تقوم. و تقلّبک فی السّاجدین»؛ او ناظر به حال توست؛ در حال قیام، در حال سجده، در حال عبادت، در حال حرکت، در حال تلاش؛ او حاضر و ناظر است، تو را می بیند؛ «انّه هو السّمیع العلیم». پس در منطق قرآن، عزت را باید از خداوند طلب کرد.
موضوع:
تحمیلی بودن شرایط و وضع کنونی مسلمانان
کلام رهبر2:
ما امروز در سرتاسر عالم، یک جمعیت حدوداً یک میلیارد نفری را تشکیل می دهیم که در نقاط استراتژیک و حساس و مناطقی که ثروتهای عمده و مورد نیاز جهان امروز در آن جا ذخیره شده، پراکنده شده است. درعین حال، مسلمانان عالم در غالب کشورها - چه کشورهایی که در آن به صورت اقلیت زندگی می کنند، و چه کشورهایی که اکثریت قاطع و عمده ی بدنه ی ملت را تشکیل می دهند - از لحاظ اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، در وضعیت نامطلوبی بسر می برند.
این در حالی است که اسلام و آیات کریمه ی قرآن، پیروان خود را به انواع کمالات بشری، مانند علم و فضایل اخلاقی و عدالت اجتماعی و عزت و قوّت و یگانگی و وحدت و تسلیم نشدن در مقابل تحمیلها سوق می دهند.بروشنی می شود فهمید که وضع کنونی مسلمین در دنیای اسلام و سراسر جهان، وضع طبیعی یا تصادفی نیست؛ بلکه این شرایط را بر مسلمانان تحمیل کرده اند.
نکته ها و اشاره ها:
1. «عزّت» همواره از «علم و قدرت» سر چشمه می گیرد و کافران علم و قدرتشان ناچیز است؛ پس نمی توانند منشأ عزّت شوند. آری، علم و قدرت بی کران از آن خداست، پس عزّت حقیقی نیز نزد اوست.
2. کافران عزّتی ندارند تا به کسی ببخشند و اگر عزّت دروغین به دیگری بدهند قابل اعتماد نیستند، و هر روز که منافع آنان اقتضا کند، متّحدان خود را رها می کنند و به سراغ دیگری می روند. تاریخ معاصر جهان شاهد و گویای این واقعیت است.
3. منافقان، کافران را به دوستی برمی گزینند و عزّت را نزد آنان می جویند، اما مسلمانان عزّت زندگی خود را در هر زمینه ای در دوستی با خدا می جویند و ذات پاک او را تکیه گاه خود قرار می دهند.
آموزه ها و پیام ها:
1. وابستگی به کافران و عزّت جویی از آنان خصلتی منافقانه است.
2. عزّت خود را نزد خدا بجویید که او سرچشمه ی همه ی عزّت هاست.
3. منافقان را از رابطه ی دوستی آنان با کافران بشناسیم.
منبع: تفسیر قرآن مهر، ج 4، ص: 338
کلمات کلیدی
قرآن | کلام رهبر | سوره نساء | قرآن در کلام رهبری | تولیدی پایگاه حوزه نت |