عمومی
22 اردیبهشت 1398 توسط سميه ديدكام
آیت الله صدیقی:
علامه طباطبایی با این عظمت خود، ایشان خوب بچّهی یتیم بوده است و پدر بالای سر او نبوده است، برای او ملّا مکتبی گرفته بودند، به منزل میآمده درس میگفته است. آقای طباطبایی هم علاقهای نداشته است. یک روز این ملّا مکتبی ناراحت میشود، انتقاد میکند، توبیخ میکند، سرزنش میکند میگوید: من دارم از مال بچّهی یتیم ارتزاق میکنم تا تو به جایی برسی، اگر بنا نداری درس بخوانی، چرا من از پول یتیم بخورم و بیایم وقت خود را ضایع بکنم؟ مرحوم آقای طباطبایی خیلی دل شکسته میشود، فرموده بودند: رفتم در بیابان با خدا خلوت کردم دو رکعت نماز خواندم بعد از نماز دست گدایی را به سوی خود او باز کردم. گفتم: خدا یا من را عاشق علم خود بکن یا جان من را بگیر. میگوید: بعد از این نماز خدای متعال حال من را عوض کرد.
✍️خبرگزاری مهر 15/6/95