عمومی
همراه با قرآن
آیه 127 سوره نساء
وَيَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّسَاءِ ۖ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَمَا يُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ فِي يَتَامَى النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا تُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَتَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَأَنْ تَقُومُوا لِلْيَتَامَىٰ بِالْقِسْطِ ۚ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِهِ عَلِيمًا
ترجمه (مکارم شیرازی)
(ای پیغمبر) درباره زنان از تو فتوا خواهند، بگو: خدا و آنچه از آیات کتاب او بر شما تلاوت شود هم در حق زنان و دختران یتیمی که مهر و حقوق لازمه آنها را ادا نکرده و مایل به نکاح آنان هستید و هم در حق فرزندان ناتوان فتوا خواهد داد، و نیز (دستور میدهد که) درباره یتیمان عدالت پیشه گیرید، و (در نیکی کوشید که) هر کار نیک به جای آرید خدا بر آن آگاه است.
معانی کلمات آیه
يستفتونك: فتوى و فتيا: بيان حكم. «يستفتونك» از تو فتوى و بيان حكم مى خواهند.
قسط: عدالت. در قاموس گويد: آن به كسر قاف به معنى عدالت و به فتح آن به معنى ظلم است.[۱]
نزول
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]
شأن نزول: «شیخ طوسی» گوید: عدهاى گويند: مردى دختر يتيمى را سرپرستى ميكرد كه داراى مال بود و در عين حال متمايل به ازدواج با وى نبود. لذا او را در خانه خود به طمع مال وى محبوس ميداشت به خيال اين كه او بميرد و صاحب مال او بشود، اين آيه نازل شد.
چنان كه عائشه و قتادة و سدى و ابومالك و ابراهيم گفته اند، سدى گويد: جابر بن عبدالله انصارى دخترعموى كورى داشت كه از پدرش مالى به ارث برده بود و جابر متمايل به نكاح با او نبود و او را به عقد كسى هم درنمى آورد. از ترس اين كه شوهرش براى بعد صاحب اموال او بشود. از رسول خدا صلى الله عليه و آله در اين باره سؤال كردند اين آية نازل گرديد[۳][۴].[۵]
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّساءِ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَ ما يُتْلى عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ فِي يَتامَى النِّساءِ اللَّاتِي لا تُؤْتُونَهُنَّ ما كُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدانِ وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْيَتامى بِالْقِسْطِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِهِ عَلِيماً «127»
ودربارهى (ارث) زنان از تو فتوى مىخواهند، بگو: خدا درباره آنها به شما فتوى مىدهد، وآيههاى قرآن كه بر شما تلاوت مىشود، درباره زنان يتيم كه حقّشان را نمىدهيد و مىخواهيد به ازدواجشان درآوريد و كودكانى كه مستضعفند (به شما فتوى مىدهد) كه با يتيمان به انصاف رفتار كنيد و هر كار نيكى انجام دهيد، خدا از آن آگاه است.
پیام ها
1- حقوق زن، مورد بحث و گفتگوى مسلمانان صدر اسلام بوده است. «يَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّساءِ»
2- دفاع از حقوق زنان، كودكان و يتيمان در كنار هم، نشانهى ظلم به آنان در طول تاريخ است. «النِّساءِ، يَتامَى، الْوِلْدانِ»
3- حمايت از حقوق زنان، حكم خدشهناپذير خداوند است. «قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ»
4- تشريع حكم از جانب خداوند است و بيان بر عهدهى پيامبر. «قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ»
5- سنّتهاى جاهلى را بايد با فتواهاى صريح شكست. «قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ»
6- به خاطر تفكّرات جاهلى، زنان را از ارث محروم نكنيد. «لا تُؤْتُونَهُنَّ ما كُتِبَ لَهُنَّ»
جلد 2 - صفحه 175
7- خدا زنان را مالك دانسته وبرايشان بهرهاى از ارث قرار داده است. «كُتِبَ لَهُنَّ»
8- حفظ حقوق يتيمان وظيفه همگان است. «وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْيَتامى»
9- بايد جامعه اسلامى براى اجراى عدالت در ميان يتيمان قيام كند. «تَقُومُوا لِلْيَتامى بِالْقِسْطِ»
10- برخورد عادلانه با يتيم، نمونه كار خير است. «وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ»
11- خدمت و حمايت از محرومان، فراموش نمىشود. «فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِهِ عَلِيماً»
12- ايمان به علم الهى، بهترين تشويق براى انجام كار خير است. «كانَ بِهِ عَلِيماً»
13- علم خداوند به رخدادها، قبل از تحقّق آن است. تَفْعَلُوا … كانَ بِهِ عَلِيماً
پانویس
تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 3.
در تفسير على بن ابراهيم بنا به روايت ابوالجارود از امام باقر عليهالسلام چنين آمده كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره ميراث زنان سؤال شده بود. خداوند موضوع سهميه ربع و ثمن آنان را در ارث بيان فرمود: چنان كه طبرسى صاحب مجمع البيان از امام باقر علیهالسلام درباره اين قسمت از آيه «ما كُتِبَ لَهُنَّ» چنين ذكر نموده كه امام فرمود: منظور از آيه، ما كتب لهنّ من الميراث، مى باشد.
در تفسير ابن ابىحاتم نيز از سدى اين موضوع نقل شده است و قاضى اسماعيل در كتاب احكام القرآن از طريق عبدالملك بن محمد بن حزم روايت كند كه كه عمرة دختر حزام زوجه سعد بن الربيع بود سعد در غزوه احد كشته شد و يك دختر از او باقى ماند. زوجه سعد نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و طلب ارث دختر خود را نمود و اين آية نازل گرديد، چنان كه در ضمن شأن و نزول آيه 11 همين سوره نيز آمده است.
محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 249.
منابع
تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.
موسسه اهلالبیت (ع)