عمومی
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی
💠 ویژگیهای جامعه مورد نظر پیامبر(ص)
💠 ویژگی اول: ایجاد جامعۀ همدل و ایثارگر
💠 ویژگی دوم: مسئولیت تکتک افراد در ادارۀ جامعه
💠 امتناع مردم از تداوم جامعۀ نبوی
ویژگیهای جامعه مورد نظر پیامبر(ص)
ویژگی اول: ایجاد جامعۀ همدل و ایثارگر
رسولخدا(ص) جامعهای میخواستند که افراد با همدیگر در اوج برادری، ایثار و زندگی همدلانه باشند. آن حد از همدلی که رسولخدا(ص) ایجاد کرده بود، برای ما قابل تحمل نیست، به اعتقادات هم ربطی ندارد.
مهمترین کارکرد شخصیت فوقالعاده باعظمت پیامبر(ص) این بود که توانست یک جامعۀ همگرا، همدل، صمیمی و فوقالعاده ایثارگر ایجاد کند، بهطوری که وقتی پیامبر(ص) از دنیا رحلت فرمودند آن جامعه از هم پاشید. دور هم نگه داشتن آن افراد به آن شکل بسیار سخت بود. خاصیت مهم و کارکرد برجستۀ خُلق عظیم پیامبر(ص) این بود که توانست جامعهای درست کند که مردم در اثر عشقشان به پیغمبر(ص) با هم عاشقانه زندگی کنند. پیامبر اکرم این جامعه را ایجاد کرد که اسلام را نشان بدهد.
بعد از رسولخدا(ص) بیتالمال نامساوی تقسیم شد. تقسیم مساوی بیتالمال فرع زندگی همدلانۀ ایثارگرانه است. آن جامعه کمکم از بحرانهای جنگ بیرون آمد. وقتی امنیت پدید آمد، احساس ضرورت کمتری به زندگی همدلانه کردند؛ آنوقت هرکدام امتیازات اجتماعی خاص خودشان را خواستند. وقتی مردم از آن جامعه بیرون آمدند دیگر تحمل نکردند بیتالمال مساوی تقسیم شود. کسی که امتیازی داشت حاضر نبود خود را با کسی که قبلاً برده بوده، مساوی ببیند.
ویژگی دوم: مسئولیت تکتک افراد در ادارۀ جامعه
ویژگی دوم این بود که رسولخدا(ص) بسیاری از قوانین نظمدهندۀ اجتماعی و عوامل کنترلکنندۀ جامعه را حذف کرد و آن به عهدۀ تکتک مردم گذاشت. «خودتان نگذارید کسی تخلف بکند»؛ این طرح اسلام است.
همۀ مردم مسئول هستند به جای پلیس، به جای قاضی، به جای مدیران و … نظارت کنند. خودتان باید با سیستم امربهمعروف و نهیازمنکر خودکنترلی در جامعه ایجاد کنید. اگر این مسئولیت توسط بخشی از مردم، رها شود حکومت ساقط میشود. مثلاً وقتی پیغمبر(ص) میخواست وصیتنامه بنویسد، یک نفر مانع شد و بقیه به آن یک نفر اعتراض نکردند. وقتی امیرالمؤمنین(ع) مشغول کفن و دفن پیامبر(ص) بود، دیگران حکومت را بردند، چون مردم کاری نکردند.
امتناع مردم از تداوم جامعۀ نبوی
امتی که رسولخدا(ص) ایجاد کرد دو ویژگی داشت، یک؛ همه با هم برادر بودند، دو؛ مسئولیت کنترل جامعه به عهدۀ همه بود. البته هر دو ویژگی سخت بود. وقتی نوبت امیرالمؤمنین(ع) رسید، گفتند نمیخواهیم آن وضعیت را ادامه بدهیم.
آنها از دین خسته نشده بودند، در وضو، نماز، زکات، روابط زن و مرد و ….؛ خیلی نسبت به احکام اسلام سختگیرتر هم شدند؛ ولی میگفتند از دین استفاده میکنیم، دین برای ما سرباز شهادتطلب درست کند، با آن سربازها کشورگشایی میکنیم. آنها از ولایت علیبنابیطالب(ع) کوتاه آمدند؛ چون میگفتند اگر ولایت او را داشته باشیم باید عضوی از یک جامعۀ همدلانۀ و مسئول باشیم ولی چنین زندگیای سخت است.
👤panahian
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۲