صاحل الامر

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

عمومی

15 آذر 1398 توسط سميه ديدكام

​گاه گاهی به نگاهی دل ما را دریاب

جان به لب آمده از درد خدا را دریاب

اگر از دولت وصل تو مرا نیست نصیب

گاه گاهی به نگاهی دل ما را دریاب

به امیدی به سر کوی تو روی آوردیم

شهریارا ! به در خویش گدا را دریاب

دل ما را به شب هجر فروغی بفرست

شبرو وادی اندوه و بلا را دریاب

سنگ ها می خورم ازدست جنون دل خویش

من ِ دیوانه انگشت نما را دریاب

به وفاداری تو شهره شهرم ای دوست

ز وفا معتکف کوی وفا را دریاب

سالها رفت که از جام محبت مستم

من دردی کش صهبای ولا را دریاب

کاروان رفت و من از همسفران دورم دور

من از قافله شوق جدا را دریاب

راه باریک و بسی پر خطر و تاریک است

سببی ساز و در این مهلکه ما را دریاب

تا دلم بار غم عشق به منزل فکند

شهسوارا ! من افتاده ز پا را دریاب

تا فغان دل غمدیده ما را شنوی

نازنینا ! سحری باد صبا را دریاب

دوش رویای لب نوش تو با من می گفت

کای شهید غم من ! آب بقا را دریاب

       

  

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: عام لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

صاحل الامر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • فضای مجازی
  • مذهبی
  • مذهبی
  • مذهبی
  • مذهبی
  • عام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس