عمومی
?سَهل تستری(از عرفای بزرگ قرن سوم):
?سه ساله بودم که شب زنده مي داشتم و در نماز کردن دايي خود محمدبن سوّار مي نگريستم.
?روزي مرا گفت: هيچ ياد نمي کني آفريدگار خود را؟ گفتم: چگونه ياد کنم؟
?گفت: هر شب در جامه ي خواب خود سه بار بگوي- در دل خود بي آنکه زبان تو بجنبد- که: الله معي، الله ناظري، الله شاهدي.(خدا همراه من است،خدا ناظر من است، خدا شاهد من است)
?چند شب آن را گفتم و وي را آگاه کردم از آن، گفت: هر شب هفت بار بگوي!
?چند شب آن را گفتم و وي را آگاه گردانيدم و از آن، گفت: هر شب يازده بار بگوي،.چندگاه آن را گفتم و در دل حلاوتي يافتم.
?بعد از چندگاه ديگر مرا گفت: من کان الله معه و هو ناظره و شاهده يعصيه؟! ايّاکَ و المعصية؛ «آن کس که خدا با اوست و او را مي نگرد و شاهد اعمال اوست، آيا معصيت مي کند؟! پس از گناه بپرهيز!
?در حالات او نقل می کنند که شيران و درندگان با او اُنس داشتند و خانه ي او به «بيت السباع» معروف بود!!
?و اینکه طبق این نقل از خود سهل تستری، از سه سالگی اهل شب زنده داری و تهجد بوده!!!بعضی چه توفیقاتی دارند!تا یار که را خواهد و میلش به که باشد……
?#عرفان #تهجد #عبادت #تاریخ_تصوف