عمومی
?
#امام_حسن_عسکری
# آه زینب…?
▪️
گرچه غریب بودی و کس سوی تو نرفت
شکرخدا که میخ به پهلوی تو نرفت
شعله سراغ پیچش گیسوی تو نرفت
اینجا غلاف بر روی بازوی تو نرفت
▪️
آتش کسی به خرمن نیلوفرت نزد
اینجا کشیده کس به روی همسرت نزد
▪️
تو ضعف میکنی پسرت گریه میکند
مهدی رسیده و به برت گریه میکنند
خاکی شده است موی سرت گریه میکند
این ظرف آب بر جگرت گریه میکند
▪️
برروی دامن پسرت دست و پا مزن
اینگونه چنگ بر روی این خاک ها مزن
▪️
آقا سلام بر تو و دریای تشنه ات
این کاسه میخورد روی لبهای تشنه ات
یاد حسین می دمد از نای تشنه ات
▪️
خونابه گرچه از دهنت ریخته شده
آلاله روی پیرهنت ریخته شده
▪️
شکرخدا که لعل لبت خیزران نخورد
شکرخدا که روی گلویت سنان نخورد
چکمه به روی پیکرتو بی امان نخورد
سرنیزه ای نیامد و روی دهان نخورد
▪️
شکرخدا که تو کفنی داشتی حسن
بر جسم خویش پیرهنی داشتی حسن
▪️
بی تو وقار خواهر تو مستدام ماند
با احترام آمد و با احترام ماند
پوشیده از نگاه خواص و عوام ماند
وای از زنی که در وسط ازدحام ماند…
▪️
احساس های خواهری اش لطمه خورده بود
حتی غرور روسری اش لطمه خورده بود
?
# جبل الصبر ۶۹