عمومی
فلسفه تعدد زوجات حضرت رسول اکرم(ص)
پيامبر(ص) در 25 سالگي با حضرت خديجه كه چهل سالش بود و قبلاً يك يا دوبار شوهر كرده بود و با مرگ شوهر بيوه شده بود، ازدواج نمود، و به مدت بيست و پنج يا بيست و هشت سال با وي زندگي كرد و همسر ديگري نگرفت.
همه همسران پيامبر (جز عايشه) بيوه بودند.
پس بي شك پيامبر در ازدواجهاي متعدد دنبال خوشگذرانيها نبود
مهمترين اهداف و حكمتهاي ازدواج متعدد پيامبر(ص) بدين شرح است:
۱ - هدف سياسي - تبليغي:
در آن محيطي كه جنگ و خونريزي غالب بود بهترين عامل بازدارنده از جنگها و عامل وحدت و اُلفت، پيوند زناشويي بود. به همين جهت پيامبر(ص) با قبايل بزرگ قريش، به ويژه با قبايلي كه بيش از ديگران با پيامبر(ص) دشمن بودند، مانند بني اميه و بني اسرائيل، ازدواج نمود. اما با قبايل انصار كه از سوي آنان هيچ خطري احساس نميشد ، ازدواج نكرد.
۲ - هدف تربيتي
پيامبر(ص) در حمايت از محرومان مردان مسلمان را تشويق نمود كه زنان بي سرپرست و يتيم دار را با پيوند زناشويي به خانههاي خويش راه بدهند و خود نيز در عمل به اين كار تن داد تا مسلمانان در عمل تشويق شوند.
۳ - هدف رهايي كنيزان:
اسلام با برنامه ريزي دقيق و مرحله به مرحله در جهت آزادي اسيران گام برداشت. جويريه و صفيه كنيز بودند. پيامبر(ص) اين دو را آزاد كرد و سپس با آن دو ازدواج نمود، تا بدين وسيله به مسلمانان بياموزد كه ميشود با كنيز ازدواج نمود.
“گيورگيو” دانشمند مسيحي مينويسد: محمد با جويريه ازداج كرد. يارانش اين عمل را نپسنديدند و آن را با تعجب مينگريستند. فرداي آن روز كم كم اسيران خود را آزاد كردند، چون كه نميتوانستند بپذيرند كه بستگان همسر پيامبر(ص) برده آنان باشند.
۴ - نجات زنان و جلوگيري از غلتيدن وي در دام بستگان مشرك و كافر:
برخي از زناني كه مسلمان شده بودند و به جهت مرگ، شهادت و يا ارتداد شوهر، بي سرپرست ميشدند مثل ام حبيبه در حبشه که ازدواج پیامبر با او باعث شد كه وي به دامن بستگان مشرك خويش نغلتد.
۵ - طرد سنت غلط و جاهلي:
در اسلام “پسرخوانده” حكم پسر واقعي را ندارد و زن پسر خوانده بر مرد محرم نيست. در حالي كه در جاهليت احكام پسر واقعي را بر پسر خوانده سرايت ميدادند، از آن جمله زن پسر خوانده بر پدر خوانده محرم بود. اسلام اين حكم را باطل نمود.
پيامبر(ص) به دستور خدا با “زينب بنت حجش” همسر مطلقه زيد بن حارثه، پسرخوانده پيامبر بود، ازدواج نمود، تا حكم جاهلي را در عمل باطل كند و مردم پذيراي نقض حكم جاهلي باشند.
اگراين ازدواج صورت نميگرفت، ممكن بود زيد بن حارثه، يا پسرش اسامه بن زيد، بعد از رحلت پيامبر به عنوان پسر و وارث پيامبرمطرح ميشد و مسير امامت و وراثت خاندان پيامبر(ص) دگرگون ميشد.
منابع:
سيد محمد حسين طباطبايي، فرازهايي از اسلام، ص 174.
محمد پيامبري كه از نو بايد شناخت، ص 207 و ص 181.