#تکرار_تاریخ
شمشیر را گذاشتند گردن #علی
که چقدر جنگ ما هم زندگی میخواهیم
مگر آنها چه میگویند
آنها هم که قران #صلح و دوستی دارند
به مالک بگو برگردد
وگرنه گردنت را میزنیم
و #علی تنها در میان مدعیان سخن میراند
ای جماعت قران منم آن #تزویر معاویه ورق پاره ای بیش نیست اما ….
این جماعت صلح میخواهند
….مالک برگرد
متن صلح نامه چه باشد
مذاکره میکنیم
چه کسی مذاکره کند
پیشنهاد #علی مالک بود
وپیشنهاد #مردم ابوموسی
و هر چه علی موعظه که دشمن غدار وفریب کار است کو گوش شنوا …
و مردم رای شان اولی است بر ولی
به زعم ….
باشد ابو موسی عالم فاضل اسلام
به نبرد با عمر و عاص میرود
و آنچه نباید بشود میشود
ابوموسی فریب میخورد و معاویه با مکر پیروز
…. انانکه تا دیروز شمشیر بر گردن علی نهاده بودند و صلح و انتخاب ابو موسی را به علی تحمیل کرده بودند
حال مدعی بودند که علی کافر است
مشکل همه دست علی است
وای از این جماعت جاهل.
که هیچ گاه نمی خواهند بپذیرند علی ولی الله
و انتخاب آنها بوده که چنین شده
نقش پول معاویه و شکم بارگی یاران علی
را نادیده نگیرید
ثروت اندوزانی که بار طلای شتر هایشان را با تبر می توانی بشکنی ….
و تاریخ تکرار میشود …
علی باز هم بدهکار است
بدهکار مدعیانی که بر انتخاب دیشب شان نیستند
میگویند چرا سید علی را با علی مقایسه میکنید او معصوم بود
آخر مگر داستان فرق هم میکند
نادانی و جهل همیشه سر علی ها را به باد داده
ولی اینبار مردم ما مردم کوفه نیستند
علی تنها نمی ماند
قاطبه مردم معترض به وضع اقتصادی عاشق نظام و رهبری اند
اما از ابو موسی ها و عمر عاص ها و طلحه و زبیر و …. به تنگ آمده اند