عمومی
شهدا
نماز اول وقت
#نماز_اول_وقت
?#آیت_الله_بهجت قبل از اینکه مرجع تقلید بشن سیرو سلوک داشتن و میفرمودن
من از جوونیام هر چشمی که وجود آقا امام زمان عج رو دیده باشه میشناختم اولین بار این اتفاق برام توی کاظمین افتاد یه جوونی رو دیدم از چشماش فهمیدم این آقا رو دیده انقدر پرس و جو کردم که اعتراف کرد رازش #نماز_اول_وقت بود حالا هِی بگید ما چرا #امام_زمان رو نمیبینیم.
نیکی ب والدین
نیکی به پدرومادر
?پدرت را پشت سر انداخته ای؟
?در ایام عید یکی از وزرا برای عید دیدنی و زیارت امام (ره)، به همراه پدرش خدمت ایشان رسیدند. امام (ره) پرسید: این پیرمردی که پشت سر شماست، کیست؟
گفت: ایشان پدرم هستند. امام بسیار ناراحت شد و در حالی که آثار ناراحتی در چهره امام (ره) نمایان شده بود، فرمود:
?پدرت را پشت سر انداخته ای؟ درست است که وزیر هستی، امّا هر چه باشی فرزند اویی.
شهدا
#خاطرات_شهدا?
?شهیدی که شماره تابوتش را خودش گفت.
?از منطقہ زنگ زدن و خبر دادن علی اڪبر شہـید شده و ۹ روز قبل جنازه شو فرستادن مشہـد ، چرا نمےرین تحویل بگیرین ؟!
?مردهای فامیل رفتیم برای تحویل گرفتن بدن علی اڪبر . روی انبوهے از بدنہ تابوتها اسم شہـدا رو نوشتہ بودن ڪه بعضیاشون خیلی بدخط و ناخوانا بود .
?بعد از زمانے طولانے ڪم ڪم داشتیم از پیدا ڪردن جنازه علی اڪبر نا امید مےشدیم . ڪه یہ هو صداشو شنیدم .
?« حـاج آقـا ! حـاج آقـا ! من اینجام ! یازدهمین تابوت از همین ردیف ڪه جلوش وایسادین » .
?چنان یڪہ خوردم ڪه نتونستم تعادلمو حفظ ڪنم . شڪسته بسته بہ پسرم حالے ڪردم ڪه تابوت یازدهم رو بیارن پایین .
?وقتے در تابوت رو وا ڪردیم علی اڪبر رو دیدیم . باور میڪنین ؟! بعد ۹ روز از شہادتش دونههاے عرق مثل شبنم رو صورتش نشسته بود !
#شہـید_علـےاڪبـر_بـازدار?
شادی روحش #صلوات