صاحل الامر

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

فاطمیه

عمومی

06 دی 1403 توسط سميه ديدكام

​🌼 اشاره رهبر انقلاب :

به روایتی از پیامبر درباره حضرت فاطمه(س):

💠 پیغمبر(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: 

محبت فاطمه (س) صد جا به دردتان میخورد

🌼رهبر انقلاب، در دیدار اخیر:

🖋 یک روایتی را خوارزمی ــ که از علمای اهل سنّت است ــ نقل میکند؛ میگوید که «قالَ رَسولُ اللّهِ صَلّی اللّهُ عَلیهِ وَ آلِهِ يا سَلمان‏». حضرت این حرف را به سلمان گفتند…

🖋 پیغمبر این حرف را به نزدیک‌ترین صحابی خودشان بیان کردند: حُبُّ‏ فاطِمَةَ يَنفَعُ فی مِائَةٍ مِنَ المَواطِن؛ دوستی فاطمه‌ی من صد جا به دردتان میخورد؛ یعنی صد جا بعد از مرحله‌ی این نشئه‌ی دنیوی؛ اَيسَرُ تِلكَ المَواطِنِ المَوتُ وَ القَبر؛  این صد جایی که محبّت فاطمه به دردتان میخورد، آسان‌ترینش مرگ و قبر است.

🔹️بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام. ۱۴۰۳/۱۰/۲

 نظر دهید »

عمومی

06 دی 1403 توسط سميه ديدكام

​🌼 پیام رهبر انقلاب:

 📢به سی‌ویکمین اجلاس سراسری نماز:

👈 اقدام مخلصانه آقای قرائتی در اجلاسهای نماز برکت کرد.

🌼 رهبر انقلاب: 

خدا را شکر که سلسله‌ی مبارک اجلاسهای نماز در طول سالیان ادامه یافت و این اقدام مخلصانه‌ی جناب آقای قرائتی (دامت افاضاته) برکت کرد و چنان که انتظار میرفت، ادامه یافت و امید است برکات آن همچنان ادامه داشته باشد. 

 نظر دهید »

عمومی

06 دی 1403 توسط سميه ديدكام

💠سرى بريده درمحراب💠

📎در كتب شيعه و سنى نقل شده كه: روزى شخصی از براى نماز به مسجد النبى رفت ديد يك جوانى سربريده در ميان محراب گذاشته شده است، هر چه تفحص از قاتل نمودند چيزى به دست نيامد. 

⚡️قصه را به على (عليه السلام) تذكر دادند آن حضرت فرمودند: قاتل فعلا معلوم نمى‏شود برويد مقتول را دفن نماييد، من بعدا قاتل را معرفى مى‏كنم بر حسب امر حضرت جنازه را دفن نمودند و در حدود سه ماه از اين قضيه گذشت، 

⚡️باز همان شخص از براى نماز صبح رفت به مسجد ديد بچه نوزاد در ميان قنداق توى محراب گذاشته‏اند هر چه تفحص كردند مادرش معلوم نشد. 

☘قضيه را به على (عليه السلام) تذكر دادند فرمود: بچه را به دايه بدهيد شير بدهد تا من مادر او را معرفى مى‏كنم، تا اينكه عيد فطر رسيد.

☘على (عليه السلام) به دايه فرمود: بچه را زينت دهيد، فردا كه عيد فطر است او را قنداق مى‏كنى و بر روى دست مى‏گيرى و در مصلى و در ميان صفوف زنها گردش مى‏كنى تا اينكه زنى درشت اندام تا چشمش به اين بچه مى‏افتند بى اختيار او را از تو مى‏گيرد و مى‏بوسد و اشكش بر جبين بچه جارى مى‏شود و مى‏گويد: آه براى تو اى بچه بى گناه و مظلوم و داد از پدر ظالم تو. 

🖇در اين حال آن زن را بياوريد پيش من، دايه بر حسب دستور حضرت روز عيد فطر بچه را در ميان صفوف زنان گردش مى‏داد آن زن آمد بچه را بوسيد و گفت: اى بچه بى گناه و مظلوم و داد از پدر ظالم تو، گرفت بچه را و گريه كرد در اين هنگام دست او را گرفت و گفت: حضرت على (عليه السلام) تو را خاسته، آن زن گلوبندى طلا به او داد و گفت: مرا رها كنيد، او را رها كرد و آمد پيش على (عليه السلام) گفت: من كسى را نديدم. 

☘فرمود دروغ مى‏گوى، هر چه گفته‏ام درست است ولكن تو گلوبند گرفتى و او را رها كردى، خواست او را تاديب كند، از او وساطت كردند، رها كرد و فرمود: ديگر به آن زن پيدا نمى‏كنى تا سال آينده و حالا بچه راببريد، سال ديگر دو روز به عيد فطر مانده بياوريد پيش من، بچه را بردند. 

📎سال آينده روز معين آوردند، على (عليه السلام) مثل گذشته دستور فرمود: كه در ميان صفها زنى مى‏آيد از تو بچه را مى‏گيرد و مى‏بوسد و حرف‏هاى سال گذشته را به زبان جارى مى‏كند و آن زن را پيش من بياوريد، اگر اين دفعه نياوريد تو را عقوبت سخت خواهم كرد، دايه طبق فرمان حضرت آن بچه را از دست اين زن گرفت، بوسه زد زن را آورد پيش حضرت على (عليه السلام) فرمود: به چه جهت اين بچه را از دست اين زن گرفتى و بوسيدى و گريه كردى؟ 

🔸گفت: او را زيبا ديدم، 

☘فرمود: چرا گريه كردى؟

🔸 دلم سوخت بحال او كه پدر و مادر ندارد. 

☘حضرت فرمود: كسى به تو نگفته از كجا مى‏دانيد؟ 

🔸زن ساكت شد ناچار اقرار كرد كه اين طفل مال من است، چون بعد از يكسال ديدم طاقت نياوردم. 

☘حضرت فرمود: چرا در مسجد گذاشته بودى تا پدر او را معرفى نكنى تو را رها نمى‏كنم و من از اوضاع شما باخبرم لكن خودت بايد داستان خود را نقل كنى، گت: ناچارم بگويم، من دختر مردى از انصار مى‏باشم و پدرم در يكى از جنگهاى اسلامى شهيد شد و مادر هم ندارم، لذا از تنهايى شب و روز گريه مى‏كردم تا اينكه يك روزى زن مقدسه وارد منزل من شد

و از حال من آگاه شد، خيلى گريه كرد و گفت: تو را تنها نمى‏گذارم و من مادر تو هستم. 

🖇مدتى شب و روز پيش من بود مثل اين زن در تقوى نديده بودم، تا روزى مى‏خواست حمام برود، به من گفت: نور چشم من اگر مى‏ترسى و تنها هستى من دخترى به سن تو دارم پيش تو مى‏آورم، من هم قبول كردم وقتى كه آورد درب حياط را به روى ما بست كه كسى وارد نشود. 

📎چون زن رفت و اين دختر چادر را از سرش برداشت ديدم يك مرد جوانى است و دست بى‏عفتى به طرف من دراز كرد و هر چه قسم دادم فايده نكرد تا اينكه خواسته خود را عملى كرد و بسيار من ناراحت شدم و صبر كردم تا اين جوان خوابيد سرش را از بدن جدا كردم و جنازه او را در محراب مسجد گذاشتم و اين بچه از او است، آوردم در محراب گذاشتم كه تلف نشود، پس از يكسال او را ديدم طاقت نياوردم و لذا او را بغل گرفتم و بوسيدم. 

☘حضرت على (عليه السلام) فرمودند: زن را به من نشان بدهيد، زن را آوردند حضرت او را تعزير كرد.

📚 روضه الواعظين 

📚اسرار معراج ص 356

 ┄┄┅┅┅❅❁ ❁❅┅┅┅┄┄

 نظر دهید »

عمومی

06 دی 1403 توسط سميه ديدكام

💠زیارت امام‌حسن عسکری علیه‌السلام در روز پنجشنبه💠
💥السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ 

💥السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ خَالِصَتَهُ

💥السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثَ الْمُرْسَلِينَ وَ حُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ 

💥يَا مَوْلايَ 

💥يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ 

أَنَا مَوْلًى لَكَ وَ لِآلِ بَيْتِكَ وَ هَذَا يَوْمُكَ وَ هُوَ يَوْمُ الْخَمِيسِ وَ أَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَ مُسْتَجِيرٌ بِكَ فِيهِ فَأَحْسِنْ ضِيَافَتِي وَ إِجَارَتِي

بِحَقِّ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ.

🔰 ترجمه:

🌹سلام بر تو اى ولىّ خدا،

🌹 سلام بر تو اى حجّت حق و بنده پاك خدا، 

🌹سلام بر تو اى پيشواى مؤمنان، و وارث پيامبران، و برهان محكم پروردگار جهانيان،

🌹 درود خدا بر تو و اهل بيت پاكيزه و پاكت باد،

🌹 اى سرور من يا ابا محمّد حسن بن على، 

من دل بسته تو و اهل بيت توام، اين روز روز پنجشنبه و روز توست و من در آن ميهمان و پناهنده به توام، 

🙏🏻پس به نيكى پذيرايم باش و پناهم ده، به حق خاندان پاكيزه و پاكت.                 ْ

 ┄┄┅┅┅❅❁ ❁❅┅┅┅┄┄

 نظر دهید »

عمومی

06 دی 1403 توسط سميه ديدكام

،🔷️علت ندانستن زمان مرگ در کلام امام صادق علیه‌السلام🔷️

⚡️اينك اى مفضل ! درباره مخفى بودن مدت عمر انسان از او بينديش؛

🔸زيرا اگر آدمى بداند كه مدت عمرش چقدر است و عمرش كوتاه باشد ، زندگى بر او ناگوار شود؛

🔸چون منتظر است كه مرگ در زمانى كه مى داند فرا رسد؛

🔸بلكه مانند كسى است كه مالش از بين رفته يا در آستانه نابود شدن باشد.

چنين كسى از ترس نابود شدن اموالش و گرفتار شدن به فقر ، عملاً احساس فقر مى كند .

🔸اين در حالى است كه ترس ناشى از به سر آمدن عمر، به مراتب بيشتر از ترس ناشى از نابود شدن اموال است؛

زيرا كسى كه ثروتش كم شود ، به اميد اين كه آن را جايگزين كند ، آرامش پيدا مى كند ،

🔸اما كسى كه به تمام شدن عمرش [ در زمان مشخص و معلوم ] يقين داشته باشد، يأس وجودش را فرا مى گيرد .

🔸اما اگر عمرش دراز باشد و او از اين موضوع اطلاع داشته باشد، مطمئن مى شود كه هنوز خواهد بود

🔸و لذا غرق لذتها و گناهان مى شود و سعى مى كند كامرواييهايش را بكند و سپس در آخر عمر توبه نمايد···

📎ممكن است بگويى: هم اينك نيز كه مدت عمرش براى او نامعلوم است و هر لحظه انتظار فرا رسيدن مرگ را دارد، باز مرتكب زشت كارى و نافرمانى مى شود .

🔸در پاسخ مى گوييم : حكمتى كه براى نامعلوم بودن مدت عمر بيان كرديم ، همچنان به قوت خود باقى است.

🔺اما اگر انسان با اين حال، از زشت كارى باز نايستد و خويشتندارى نكند ؛

🔸اين ديگر ناشى از سرمستى و سخت دلى اوست ، نه اين كه تدبير و فلسفه كار نادرست است.

📚المَرَحُ : شِدّة الفرح و النشاط 

📚الصحاح : ۱/۴۰۴

📚بحار الأنوار : ۳/۸۳

 ┄┄┅┅┅❅❁ ❁❅┅┅┅┄┄

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 303
  • 304
  • 305
  • ...
  • 306
  • ...
  • 307
  • 308
  • 309
  • ...
  • 310
  • ...
  • 311
  • 312
  • 313
  • ...
  • 916
مهر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    

صاحل الامر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • فضای مجازی
  • مذهبی
  • مذهبی
  • مذهبی
  • مذهبی
  • عام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس