عمومی
📚حکایت بهلول و سوداگر
🔹️روزي سوداگري بغدادي از بهلول سوال نمود من چه بخرم تا منافع زياد ببرم؟
🔸️بهلول جواب داد آهن و پنبه.
🔹️ آن مرد رفت و مقداري آهن و پنبه خريد و انبار نمود اتفاقا” پس از چند ماهي فروخت و سود فراوان برد. باز روزي به بهلول بر خورد. اين دفعه گفت بهلول ديوانه من چه بخرم تا منافع ببرم؟
🔸️بهلول اين دفعه گفت پياز بخر و هندوانه.
🔹️سوداگر اين دفعه رفت و سرمايه خود را تمام پياز خريد و هندوانه انبار نمود و پس از مدت كمي تمام پياز و هندوانه هاي او پوسيد و از بين رفت و ضرر فراوان نمود. فوري به سراغ بهلول رفت و به او گفت در اول كه از تو مشورت نموده، گفتي آهن بخر و پنبه، نفعي برده. ولي دفعه دوم اين چه پيشنهادي بود كردي؟
🔹️تمام سرمايه من از بين رفت.
🔸️بهلول در جواب آن مرد گفت روز اول كه مرا صدا زدي گفتي آقاي شيخ بهلول و چون مرا شخص عاقلي خطاب نمودي من هم از روي عقل به تو دستور دادم . ولي دفعه دوم مرا بهلول ديوانه صدا زدي، من هم از روي ديوانگي به تو دستور دادم .
🔹️ مرد از گفته دوم خجل شد و مطلب را درك نمود.
🌺
عمومی
❇بالاترین علم ودانش
#نهج_البلاغه
💠لَا عِلْمَ كَالتَّفَكُّرِ
🟠هیچ علم و دانشى همچون تفکر نیست
✍کسانى که تنها به حفظ عبارات دیگران و آنچه در روایات آمده بسنده مى کنند و درباره آن نمى اندیشند علمشان چندان ثمرى ندارد و در واقع همچون دستگاه ضبط صوتى هستند که مى تواند علوم زیادى را در خود جاى دهد; ولى آنان که اهل اندیشه اند از جاى جاى آیات قرآن و روایات اسلام و کلمات بزرگان حقایقى کشف مى کنند که راهنماى زندگى مادى و معنوى آن هاست و اگر تفکر نباشد و تنها به نقل علوم دیگران قناعت شود هرگز علوم، پیشرفت و نمو و بالندگى پیدا نمى کند.
📘#حکمت_11
🌺
عمومی
✍ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند :
🖌 یا علی! #یس را بخوان که در آن ده اثر
است هر که آن را قرائت کند :
1️⃣ اگر گرسنه باشد سیرگردد
2️⃣ اگر تشنه باشد، سیراب گردد
3️⃣ اگر عریان باشد، پوشانیده گردد
4️⃣ اگر عزب باشد، ازدواج کند
5️⃣ اگر ترسان باشد، امنیت یابد
6️⃣اگر مریض باشد، عافیت یابد
7️⃣ اگر زندانی باشد، نجات یابد
8️⃣ اگر مسافر باشد، در سفرش یاری شود
9️⃣ نزد میت خوانده نمی شود مگر اینکه خدا بر او آسان گیرد
1️⃣0️⃣ اگر گمشده داشته باشد، گمشده اش را پیدا کند.
📚 ﺍﻟﻤﺼﺒﺎﺡ ﮐﻔﻌﻤﯽ ، ﺹ۱۸۲
🌺
عمومی
🌼حکایت مادر
🔹️پیرزنی در روستایی کوچک زندگی میکرد. پسرش سالها پیش برای کار به شهر رفته بود و کمتر خبری از او داشت. هر روز، بعد از نماز صبح، کنار در مینشست و نان خشک را برای پرندهها خرد میکرد.
🔹️اهالی میدیدند که هر روز تکهای از نان را جدا میکند و نمیگذارد پرندهها بخورند. میگفتند:
🔹️«مادرجان، چرا این تکه را کنار میگذاری؟»
🔹️و او لبخند میزد و میگفت:
🔹️«برای روزی که پسرم برگردد، میخواهم چیزی برایش داشته باشم.»
🔹️سالها گذشت. یک روز، مردی خسته و ژولیده از راه رسید. همان پسر بود، پیرتر از مادرش، اما دلش هنوز کودک مانده بود.
🔹️وقتی مادر او را دید، نان خشکش را از کنار پنجره برداشت، اشک در چشمش جمع شد و گفت:
🔹️«میدانستم روزی میآیی؛ ببخش که جز نان خشک چیزی ندارم، اما دلم هنوز تازه است…»
🔹️مهر مادر مثل نانی است که هرگز بیجان نمیشود؛ حتی اگر سالها بگذرد، هنوز بوی محبت میدهد.
❤️روز مادر بر تمام مادران سرزمین ایران مبارک باد
#روح مادران آسمانی شاد❤️🥀
🌺
عمومی
آیه 51 سوره احزاب
۞ تُرْجِي مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشَاءُ ۖ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ ۚ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ ۚ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا
نوبت هر یک از آنان را که بخواهی به تأخیر انداز و هر کدام را که میل داری نزد خود جای ده، و هر کدام از آنان را که از او کناره گرفته باشی [اگر] نزد خود بطلبی بر تو گناهی نیست. این [برنامه ریزی آزادانه،] به خوشحال نمودنشان و اینکه اندوهگین نشوند و همگی به آنچه به آنان داده ای خشنود شوند، نزدیک تر است؛ و خدا آنچه را در دل های شماست می داند؛ و خدا دانا و بردبار است.
ترجمه (مکارم شیرازی)
تو (ای رسول) هر یک از زنانت را خواهی نوبتش مؤخّر دار و هر که را خواهی به خود بپذیر و هم آن را که (به قهر) از خود راندی اگرش (به مهر) خواندی باز بر تو باکی نیست، این (آزادی و مختار مطلق بودنت) بر زنان بهتر و شادمانی دل و روشنی دیده آنهاست و سبب آنکه محزون نباشند و به آنچه ایشان را عطا کردی همه خشنود باشند. و خدا به هر چه در دل شما مردم است آگاه است و خدا (بر نیک و بد خلق) دانا و (بر عفوشان کریم و بر انتقامشان) بردبار است.
معانی کلمات آیه
تؤوى: اوى: نازل كردن و لاحق نمودن. «تؤوى»: نازل مىكنى.[۱]
نزول
«شیخ طوسى» گویند: زید بن اسلم گوید: این آیه درباره زنانى نازل شده که خود را به رسول خدا صلى الله علیه و آله بخشیده بودند و خداوند طى نزول این آیه به پیامبر فرمود: با هر کدام میخواهى ازدواج کن و هر یک را نمیخواهى ترک کن چنان که طبرى نیز این نظریه را اختیار نموده و این نیز بهتر است.[۲][۳]
تفسیر نور (محسن قرائتی)
تُرْجِي مَنْ تَشاءُ مِنْهُنَّ وَ تُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشاءُ وَ مَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلا جُناحَ عَلَيْكَ ذلِكَ أَدْنى أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَ لا يَحْزَنَّ وَ يَرْضَيْنَ بِما آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما فِي قُلُوبِكُمْ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَلِيماً «51»
جلد 7 - صفحه 387
از همسرانت هر كدام را خواستى مىتوانى (نوبت او را) مؤخّردارى و هر كه را خواهى نزد خود جاى دهى، و بر تو باكى نيست هر كدام را كه (براى مدّتى) ترك كردهاى دوباره طلب كنى؛ اين (حكم) براى آن كه چشمانشان روشن شود و ناراحت نشوند و همهى آنان به آنچه در اختيارشان مىگذارى راضى باشند مناسبتر است، و خداوند آنچه را در دلهاى شماست مىداند، و خداوند دانا و بردبار است.
نکته ها
كلمه «تُرْجِي»، از «ارجاء» به معناى تأخير انداختن و «تُؤْوِي» از «مأوى» به معناى مكان دادن است. اين دو كلمه كنايه از طلاق و نگهدارى يا تأخير و تقدّم در همبسترى است.
اجراى عدالت در ميان همسران واجب است، وليكن پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به دليل مشكلات فراوان و جهاد با دشمنان و تلاش براى جامعه، از طرف خداوند مجاز بود كه موعد همسران خود را تغيير دهد، به جاى اين كه هر شب در منزل يكى از آنان باشد، چند شب پياپى در يك جا بماند، بعد چند شب ديگر منزل ديگرى باشد. «1» البتّه بعضى مفسّران اين آيه را دربارهى اختيار پيامبر در كم و زياد كردن نفقه همسران يا رد كردن تقاضاى زنان هبهاى و بعد پذيرفتن آنها و يا طلاق اوليّه و رجوع ثانوى تفسير كردهاند.
پیام ها
1- براى افرادى كه مسئوليّتهاى سنگين دارند بايد اختياراتى ويژه گذاشت.
«تُرْجِي مَنْ تَشاءُ» (كسانى كه عدالت و تقوا و عملكردشان براى همه روشن است، مىتوانند در همان چهار چوب عدل و تقوا در زندگى خود تغييراتى ايجاد كنند. چنانكه همسران پيامبر صلى الله عليه و آله به موضع و تصميم عادلانه آن حضرت درباره تأخير و تقدّم همخوابگى با هريك از آنان اطمينان خاطر داشتند.)
2- اختيارات پيامبر، به معناى ناديده گرفتن حقّ همسران نيست. «تقرّ اعينهنّ- لا
«1». مستفاد از حديثى در كافى، ج 5، ص 388.
جلد 7 - صفحه 388
يحزنّ- يرضين»
3- چشم همسر به دو چيز روشن مىشود: يكى نداشتن غم و ديگرى رضايت قلبى. «تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَ لا يَحْزَنَّ وَ يَرْضَيْنَ»
4- راضى كردن همسر نبايد مخصوص روزهاى اول زندگى باشد، بلكه بايد همواره چنين باشد. «وَ يَرْضَيْنَ»
5- جلب رضايت صد در صد چند همسر، محال عادّى است، ولى بايد چنان برنامهريزى كرد كه به اين امر نزديك باشد. أَدْنى أَنْ … يَرْضَيْنَ
6- مرد بايد درصدد راضى كردن تمام همسران خود باشد. «كُلُّهُنَّ»
7- احكام الهى براى برقرارى عدالت و حفظ حقوق خانواده است، گرچه در دلها توقّع چيز ديگرى باشد. «وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما فِي قُلُوبِكُمْ»
8- احكام خانواده در اسلام، از سرچشمهى علم الهى است. «كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَلِيماً»
پانویس
تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی ، ج8، ص: 377
صاحب مجمع البیان گوید: برخى معتقدند که چون آیه تخییر آمد زنان رسول خدا صلی الله علیه و آله ترسیدند که مبادا پیامبر آنها را طلاق گوید لذا نزد وى آمدند و گفتند: درباره ما چه تصمیمى دارى و هر کارى را مایل هستى درباره ما انجام بده که ما تابع اراده تو خواهیم بود سپس این آیه نازل گردید و از آن به بعد پیامبر درباره زوجات خویش براى این زنان، سودة و صفیه و جویریه و میمونه و امحبیبه تأخیر در نوبت روا مى داشت و براى این زنان: عائشه و حفصة و امسلمة و زینب نوبت را به طور تساوى مراعات مینمود.
در صحیح مسلم و صحیح بخارى از عائشه نقل گردیده که مى گفت: آیا این زنان که خود را به رسول خدا صلی الله علیه و آله مى بخشند، شرم نمى کنند و حیا ندارند؟ سپس این آیه نازل گردید و عائشه بعد از نزول این آیه به رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت: مى بینم که خداوند خواهش تو را سریع و زود انجام میدهد.
منابع
تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
موسسه اهلالبیت (ع)
