عمومی
همراه با قرآن
آیه 48 سوره طور
وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا ۖ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ
ترجمه (مکارم شیرازی)
باری بر حکم خدا صبر کن که تو منظور نظر مایی. و چون برخیزی (به نماز یا هر کاری) به ستایش خدای خود تسبیح گوی.
معانی کلمات آیه
«لِحُکْمِ رَبِّکَ»: برابر فرمان پروردگارت. در راه ابلاغ فرمان پروردگارت. بر قوانین و مقررات پروردگارت پایدار باش. «بِأَعْیُنِنَا»: زیر نظر ما. تحت مراقبت و محافظت ما. «حِینَ تَقُومُ»: وقتی که سحرگاهان برمیخیزی. وقتی که از جا، و از مکانی، و از مجلسی برمیخیزی. چرا که پیغمبر به هنگام برخاستن از هر جائی، میفرمود: سُبْحانَکَ اللّهُمَّ وَ بِحَمْدِکَ، أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ، أَسْتَغْفِرُکَ وَ أَتُوبُ إِلَیْکَ
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ «48»
براى (انجام) فرمان پروردگارت پايدارى كن، كه تو در ديد ما (و تحت حمايت ما) هستى و هنگامى كه (از خواب) بر مىخيزى، با ستايش پروردگارت او را به پاكى ياد كن.
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ «49»
پس پاسى از شب و به هنگام ناپديد شدن ستارگان، خدا را تسبيح كن.
نکته ها
اين سوره با سوگند به مكان مناجات شروع شد، «وَ الطُّورِ» و با فرمان مناجات پايان يافت. «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ»
جلد 9 - صفحه 300
با اينكه همهى اعمال و افكار انسانها زير نظر خداست، امّا خداوند به اولياى خود توجّه مخصوصى دارد، مثلًا به نوح عليه السلام مىفرمايد: ساخت كشتى تو زير نظر ماست. «اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا»* و به پيامبر اسلام مىفرمايد: تمام وجودت زير نظر ماست. «فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا»
تسبيح از ستايش مهمتر است، فرمان تسبيح دوبار مطرح شد، ولى ستايش خداوند يكبار.
مراد از «إِدْبارَ النُّجُومِ»، هنگام طلوع فجر است كه ستارگان در نور صبح ناپديد مىشوند.
مفسّران، عبارتِ «مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ» را به نمازشب در هنگام سحر تفسير كردهاند و در حديث مىخوانيم: مراد از «إِدْبارَ النُّجُومِ» دو ركعت نماز نافله قبل از نماز صبح است. «1»
پیام ها
1- در برابر افراد لجوج، بايد صبر و مقاومت كرد. آرى تبليغ دين در برابر تكذيبها و آزارها به صبر و حوصله نياز دارد. «وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ»
2- صبر اگر در راه اجراى فرمان الهى باشد، با ارزش است وگرنه يكدندگى و لجاجت و ضد ارزش محسوب مىشود. «وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ»
3- حكم و فرمان خداوند، در جهت تربيت و رشد انسان است. «لِحُكْمِ رَبِّكَ»
4- پيامبر نيز به حمايت خداوند نيازمند است. «فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا»
5- آنچه انسان را صبور مىكند، آن است كه بداند زيرنظر خداست. «فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا»
6- ياد خدا وستايش وتسبيح او، مايهى صبر و پايدارى است. وَ اصْبِرْ … وَ سَبِّحْ
7- تسبيح خداوند بر ستايش او مقدّم است، اول بايد او را منزّه بدانيم، سپس ستايش كنيم.
8- مناجات شبانه، انسان را براى تلاش روزانه آماده مىكند. وَ اصْبِرْ … وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ …
9- براى دعا ونيايش، زمانهاى خاصّ آثار بيشترى دارد. حِينَ تَقُومُ وَ مِنَ اللَّيْلِ … إِدْبارَ النُّجُومِ
«والحمدللّه ربّ العالمين»
«1» كافى ج 3 ص 444.
جلد 9 - صفحه 303
منابع
تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
موسسه اهلالبیت (ع)
عمومی
💠بسم الله الرحمن الرحیم💠
💫ایام میلاد بنده صالح و پیامبر بزرگ حضرت عیسی روح الله علیه السلام را تبریک می گوییم💫
📋دفاع نوزاد از مادر؛ دیروز سالروز تولد عیسی مسیح بود. تولد عیسی در خفا و تنهایی مریم اتفاق افتاد و البته کسی هم از بارداری او هم مطلع نبود. هنگامی كه مردم برای بار نخست نوزاد را در آغوش او ديدند، شگفت زده شدند. با وجودی که آنها آوازه تقوا و پاکدامنی مریم را شنيده بودند برخی به شك و ترديد افتادند، و بعضى ديگر هم كه در قضاوت و داورى ، عجول بودند زبان به ملامت و سرزنش او گشودند، و گفتند: “حيف از آن سابقه درخشان ، با اين آلودگى! و صد حيف از آن دودمان پاكى كه اين گونه بدنام شد." بله! محبوب خدا شدن آسان به دست نمی آید. زندگی بندگان خوب خدا همواره عجین با امتحان های دشوار است. اینکه حرف حقی داشته باشی و نتوانی بزنی. مطابق آیات قبل، مریم به دستور خداوند روزه سکوت گرفته بود پس در پاسخ تهمت ها، تنها كارى كه انجام داد اين بود كه اشاره به نوزادش عيسى کرد. امـا ايـن كـار بـيـشـتـر تـعـجـب آنـهـا را بـرانـگـيـخـت و خشمناك شدند گفتند: “مريم با چنين كارى كه انجام داده اى قوم خود را مسخره نيز مى كنى!” آنها انتظارش را نداشتند، ولی ناگهان وجود پربرکت مسیح اولین معجزه اش را انجام داد و در گهواره سخن گفت تا هم جایگاه خود را به مردم معرفی کند و هم اتهامات را از روی مادر قدیسه اش بر دارد.
🔷 (مریم / آیه ۲۹)
فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا
🔶 ترجمه:
(مريم) اشاره به او {عیسی} كرد، گفتند ما چگونه با كودكي كه در گاهواره است سخن بگوئيم؟!
📅 پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳
#مریم ، #سنت_الهی ، #تهمت، #عیسی ، #معجزه
🌼
عمومی
🌼 اشاره رهبر انقلاب :
به روایتی از پیامبر درباره حضرت فاطمه(س):
💠 پیغمبر(صلّیاللهعلیهوآله) فرمودند:
محبت فاطمه (س) صد جا به دردتان میخورد
🌼رهبر انقلاب، در دیدار اخیر:
🖋 یک روایتی را خوارزمی ــ که از علمای اهل سنّت است ــ نقل میکند؛ میگوید که «قالَ رَسولُ اللّهِ صَلّی اللّهُ عَلیهِ وَ آلِهِ يا سَلمان». حضرت این حرف را به سلمان گفتند…
🖋 پیغمبر این حرف را به نزدیکترین صحابی خودشان بیان کردند: حُبُّ فاطِمَةَ يَنفَعُ فی مِائَةٍ مِنَ المَواطِن؛ دوستی فاطمهی من صد جا به دردتان میخورد؛ یعنی صد جا بعد از مرحلهی این نشئهی دنیوی؛ اَيسَرُ تِلكَ المَواطِنِ المَوتُ وَ القَبر؛ این صد جایی که محبّت فاطمه به دردتان میخورد، آسانترینش مرگ و قبر است.
🔹️بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام. ۱۴۰۳/۱۰/۲
عمومی
🌼 پیام رهبر انقلاب:
📢به سیویکمین اجلاس سراسری نماز:
👈 اقدام مخلصانه آقای قرائتی در اجلاسهای نماز برکت کرد.
🌼 رهبر انقلاب:
خدا را شکر که سلسلهی مبارک اجلاسهای نماز در طول سالیان ادامه یافت و این اقدام مخلصانهی جناب آقای قرائتی (دامت افاضاته) برکت کرد و چنان که انتظار میرفت، ادامه یافت و امید است برکات آن همچنان ادامه داشته باشد.
عمومی
💠سرى بريده درمحراب💠
📎در كتب شيعه و سنى نقل شده كه: روزى شخصی از براى نماز به مسجد النبى رفت ديد يك جوانى سربريده در ميان محراب گذاشته شده است، هر چه تفحص از قاتل نمودند چيزى به دست نيامد.
⚡️قصه را به على (عليه السلام) تذكر دادند آن حضرت فرمودند: قاتل فعلا معلوم نمىشود برويد مقتول را دفن نماييد، من بعدا قاتل را معرفى مىكنم بر حسب امر حضرت جنازه را دفن نمودند و در حدود سه ماه از اين قضيه گذشت،
⚡️باز همان شخص از براى نماز صبح رفت به مسجد ديد بچه نوزاد در ميان قنداق توى محراب گذاشتهاند هر چه تفحص كردند مادرش معلوم نشد.
☘قضيه را به على (عليه السلام) تذكر دادند فرمود: بچه را به دايه بدهيد شير بدهد تا من مادر او را معرفى مىكنم، تا اينكه عيد فطر رسيد.
☘على (عليه السلام) به دايه فرمود: بچه را زينت دهيد، فردا كه عيد فطر است او را قنداق مىكنى و بر روى دست مىگيرى و در مصلى و در ميان صفوف زنها گردش مىكنى تا اينكه زنى درشت اندام تا چشمش به اين بچه مىافتند بى اختيار او را از تو مىگيرد و مىبوسد و اشكش بر جبين بچه جارى مىشود و مىگويد: آه براى تو اى بچه بى گناه و مظلوم و داد از پدر ظالم تو.
🖇در اين حال آن زن را بياوريد پيش من، دايه بر حسب دستور حضرت روز عيد فطر بچه را در ميان صفوف زنان گردش مىداد آن زن آمد بچه را بوسيد و گفت: اى بچه بى گناه و مظلوم و داد از پدر ظالم تو، گرفت بچه را و گريه كرد در اين هنگام دست او را گرفت و گفت: حضرت على (عليه السلام) تو را خاسته، آن زن گلوبندى طلا به او داد و گفت: مرا رها كنيد، او را رها كرد و آمد پيش على (عليه السلام) گفت: من كسى را نديدم.
☘فرمود دروغ مىگوى، هر چه گفتهام درست است ولكن تو گلوبند گرفتى و او را رها كردى، خواست او را تاديب كند، از او وساطت كردند، رها كرد و فرمود: ديگر به آن زن پيدا نمىكنى تا سال آينده و حالا بچه راببريد، سال ديگر دو روز به عيد فطر مانده بياوريد پيش من، بچه را بردند.
📎سال آينده روز معين آوردند، على (عليه السلام) مثل گذشته دستور فرمود: كه در ميان صفها زنى مىآيد از تو بچه را مىگيرد و مىبوسد و حرفهاى سال گذشته را به زبان جارى مىكند و آن زن را پيش من بياوريد، اگر اين دفعه نياوريد تو را عقوبت سخت خواهم كرد، دايه طبق فرمان حضرت آن بچه را از دست اين زن گرفت، بوسه زد زن را آورد پيش حضرت على (عليه السلام) فرمود: به چه جهت اين بچه را از دست اين زن گرفتى و بوسيدى و گريه كردى؟
🔸گفت: او را زيبا ديدم،
☘فرمود: چرا گريه كردى؟
🔸 دلم سوخت بحال او كه پدر و مادر ندارد.
☘حضرت فرمود: كسى به تو نگفته از كجا مىدانيد؟
🔸زن ساكت شد ناچار اقرار كرد كه اين طفل مال من است، چون بعد از يكسال ديدم طاقت نياوردم.
☘حضرت فرمود: چرا در مسجد گذاشته بودى تا پدر او را معرفى نكنى تو را رها نمىكنم و من از اوضاع شما باخبرم لكن خودت بايد داستان خود را نقل كنى، گت: ناچارم بگويم، من دختر مردى از انصار مىباشم و پدرم در يكى از جنگهاى اسلامى شهيد شد و مادر هم ندارم، لذا از تنهايى شب و روز گريه مىكردم تا اينكه يك روزى زن مقدسه وارد منزل من شد
و از حال من آگاه شد، خيلى گريه كرد و گفت: تو را تنها نمىگذارم و من مادر تو هستم.
🖇مدتى شب و روز پيش من بود مثل اين زن در تقوى نديده بودم، تا روزى مىخواست حمام برود، به من گفت: نور چشم من اگر مىترسى و تنها هستى من دخترى به سن تو دارم پيش تو مىآورم، من هم قبول كردم وقتى كه آورد درب حياط را به روى ما بست كه كسى وارد نشود.
📎چون زن رفت و اين دختر چادر را از سرش برداشت ديدم يك مرد جوانى است و دست بىعفتى به طرف من دراز كرد و هر چه قسم دادم فايده نكرد تا اينكه خواسته خود را عملى كرد و بسيار من ناراحت شدم و صبر كردم تا اين جوان خوابيد سرش را از بدن جدا كردم و جنازه او را در محراب مسجد گذاشتم و اين بچه از او است، آوردم در محراب گذاشتم كه تلف نشود، پس از يكسال او را ديدم طاقت نياوردم و لذا او را بغل گرفتم و بوسيدم.
☘حضرت على (عليه السلام) فرمودند: زن را به من نشان بدهيد، زن را آوردند حضرت او را تعزير كرد.
📚 روضه الواعظين
📚اسرار معراج ص 356
┄┄┅┅┅❅❁ ❁❅┅┅┅┄┄