عمومی
سیدمحمد باقرزاده:
ما با تکیه بر فرهنگ سوم خردادها (فرهنگ جهاد ، مقاومت، پیروزی) آمریکا را به زیر می کشانیم.
و البته سامانه سوم خرداد امروز جلوه ای از به زیر کشانیدن عقاب بلند پروازی های آمریکا در منطقه و جهان بود،با توجه به نقش عقاب بر روی پرچم آمریکا این حادثه را (سقوط پهباد گلوبال… که به معنای عقاب بلند پرواز است آن هم درکنار کوه مبارک)آنرا حادثه مبارکی دانسته و به فال نیک می گیریم در سقوط نظام مستکبر آمریکا، آنگونه که ناصر خسرو می گوید: روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست….
─┅═ঊঈ?ঊঈ═┅─
عمومی
#امام_خمینی
•رسول خدایی که سالهای طولانی در #سلوک بوده است، وقتی که فرصت پیدا کرد، یک #حکومت_سیاسی ایجاد کرد برای اینکه، #عدالت ایجاد بشود. تبع ایجاد عدالت فرصت پیدا میشود برای اینکه هر کس هر چیزی دارد بیاورد.
•وقتی که آشفته است نمیتوانند، در یک محیط آشفته نمیشود که اهل #عرفان ، عرفانشان را عرضه کنند، اهل #فلسفه، فلسفهشان را، اهل فقه، فقهشان را، لکن وقتی حکومت یک حکومت #عدل الهی شد و عدالت را جاری کرد و نگذاشت که فرصت طلبها به مقاصد خودشان برسند، یک محیط آرام پیدا میشود، در این محیط #آرام همه چیز پیدا میشود.
• بنابراین، «ما نُودِی بِشِیءٍ مِثْلَ ما نُودِیَ بِالوِلایَه» برای اینکه حکومت است. به هیچ چیز مثل این امر سیاسی دعوت نشده است.
۱۳۶۵/۰۲/۰۲
# سها
#تبیین_مساله_عدالت
#تبیین_نظام_مسائل_بیانیه
???????
عمومی
"امام خامنه ای”
?"توابین ” درتاریخ عده شان چند برابر شهدای کربلاست.
☑همه هم در یک روز کشته شدند ،
❗اما تاثیرشان یک هزارم شهدای کربلا نیست!
زیرا آنها دروقت خود نیامدند، کار را در لحظه خود انجام ندادند ،
?"دیر تشخیص ” دادند
?و “دیر تصمیم ” گرفتند.❗
عمومی
?جای “شهید چمران” خالی..
که یه روسری? به همسر لبنانی اش، غاده جابر، هدیه داد و گفت:
بچّههای یتیم خانه دوست دارند شما رو با حجاب ببینند.☘
غاده با فرهنگ اروپایی بزرگ شده بود.حجاب درستی نداشت اما دوست داشت جوردیگری باشد، دوست داشت چیز دیگری ببیند غیر از این بریز و بپاشها و تجمّلها، او از این خانه که یک اتاق بیشتر نیست و درش همیشه به روی همه باز است خوشش میآید. بچّهها میتوانند هر ساعتی که میخواهند بیایند تو، بنشینید روی زمین و با مدیرشان گپ بزنند. مصطفی از خود او هم در این اتاق پذیرایی کرد و غاده چقدر جا خورد وقتی فهمید باید کفشهایش را بکند و بنشیند روی زمین! به نظرش مصطفی یک شاه کار بود، غافل کننده و جذّاب.
یادم هست در یکی از سفرهایی که به روستاها میرفت همراهش بودم. داخل ماشین هدیهای به من داد، اولین هدیهاش به من بود و هنوز ازدواج نکرده بودیم. خیلی خوشحال شدم و همان جا بازکردم دیدم روسری است، یک روسری قرمز با گلهای درشت.?????
من جا خوردم، امّا او لبخند زد و با شیرینی گفت: بچّهها دوست دارند شما را با روسری ببینند. از آن وقت روسری گذاشتم و مانده..❤️
من میدانستم بچّهها به مصطفی حمله میکنند که چرا شما خانمی را که حجاب ندارد میآورید موسّسه، امّا برایم عجیب بود که مصطفی خیلی سعی میکرد، خودم متوجّه میشدم، مرا به بچّهها نزدیک کند.
میگفت: ایشان خیلی خوبند. اینطور که شما فکر میکنید نیست. به خاطر شما میآیند موسّسه و میخواهند از شما یاد بگیرند ان شاالله خودمان بهش یاد میدهیم.
نگفت این حجابش درست نیست..
مثل ما نیست..
فامیل و اقوامش آن چنانیاند..
اینها خیلی روی من تآثیر گذاشت..
او مرا مثل یک بچّه کوچک قدم به قدم جلو برد به #اسلام آورد..?✨
نه ماه. نه ماه زیبا با هم داشتیم و بعد با هم #ازدواج کردیم.?
البته ازدواج ما به مشکلات سختی برخورد..
#حجاب
#چرا_حجاب