عمومی
? در محضر امام.روح الله ( 778 )
حق را باید گرفت و انتظار آن که جهانخواران ما را یاری کنند بی حاصل است. امروز روز حضور در حجله جهاد و شهادت و میدان نبرد است، روز نشاط عاشقان خداست ، روز جشن و سرور عارفان الهی است، امروز روز نغمه سرایی فرشتگان در ستایش انسان های مجاهد ماست.
? صحیفه امام؛ جلد 21؛ صفحه 12
عمومی
?از #فتنه 88 ایران تا فتنه 98 عراق/بازیگردان هر دو یکی است!
این روزها به رسم هرساله در شهرهای جنوبی عراق و به اسم شیعه اعتراضاتی که منجر به اغتشاش هم میشود، به صورت مشکوک شکل گرفته است.
?اما ماجرا چیست؟!
داستان از اینجا آغاز شد که تعدادی از مردم عراق در برخی از شهرهای شیعه نشین عراق، شروع به تجمع و اعلام اعتراض نسبت به وضعیت معیشتی خود کردند. اعتراضی که خیلی سریع توسط رسانه های وابسته به آمریکا و صهیونیسم مورد حمایت قرار گرفت و رسانه های وابسته به عربستان عملا به صحنه گردان این اغتشاشات بدل شدند، تا جایی که به اغتشاشگران، با تکنيک های رسانهای، خط میدادند که دلیل مشکلات معیشتی، همراهی عراق با ایران است.
?آنها با این استدلالها سعی دارند تا بین ملت ایران و عراق و البته 2 ضلع اصلی محور مقاومت شکاف ایجاد کنند، همان نقشهای که 7 سال قبل با ایجاد داعش کلید زده بودند و صدالبته توسط رزمندگان عراقی و مدافعان حرم ایرانی این نقشه به زباله دان تاریخ پیوست.
?اهداف اغتشاشات:
میتوان دلائل اصلی حمایت جبهه غربی-عبری-عربی از این اغتشاشات را این 3 مورد ذکر کرد?
1. تحت الشعاع قرار دادن بزرگترین مراسم اتحاد دنیای اسلام، #اربعین
2. ایجاد شکاف بین ملتهای محور مقاومت
3. درگیر کردن یکی از اصلیترین کشورهای محور مقاومت که اتفاقا نقش بسیار بالایی در پیشبرد اهداف دارد، به جنگ داخلی(با هدف درگیر کردن بازوی اصلی محور مقاومت در عراق، حشدالشعبی)
? سوال: آیا این فتنه راه به جایی خواهد برد؟!
✅ پاسخ:
اراده الهی براین است که هرچه به ظهور نزدیک تر میشویم، خالص از ناخالص جدا شده تا قیام مستضعفان و برپا کنندگان حکومت جهانی حق، به امامت امام زمان(عج)، با افرادی ثابت قدم و البته آزموده در سیر حوادث آخر الزمانی رقم بخورد.
?در مطالب قبل فتنه فعلی در عراق را کاملا منطبق با فتنه 88 در ایران عنوان کردیم، لذا باید تاکید کنیم که دشمن، هنوز شناخت درستی از ملت شیعه نداشته و با محاسبات اشتباه بار دیگر شاهد قیام محبان #راه_حسین(ع)، خواهد بود.
به عبارتی اگر ما در 9دی، طومار فتنه 88 را در هم پیچیدیم، ان شاء الله به زودی مراسم بزرگ #اربعین نیز فتنه ایجاد شده در عراق را به حاشیه رانده و بار دیگر قدرت #حب_الحسین_یجمعنا را به رخ جهانیان خواهد کشاند.
✅ یادمان نرود، 1400 سال است که از رأس تا ذیل حکومت های مستبد سعی داشتند به فرهنگ و عشق حسینی لطمه بزنند و همه از بین رفته اند و خون و #حب_الحسین همچنان و تا قیام قیامت بر شمشیر پیروز خواهد بود. ان شاء الله
عمومی
دل نوشته ای با شهدا ?
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
.
اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین…
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی…
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم…
.
.
دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود…
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا…
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم…
.
.
به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی…
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم…
.
.
به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه…
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم…
.
.
به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران…
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار…
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار…
از حال معنوی ام…
گذشتم…
.
.
ششمین کوچه و شهید عباس بابایی…
هیبت خاصی داشت…
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل…
کم آوردم…
گذشتم…
.
.
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی…
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم…
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم…
.
.
هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند…
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند…
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب…
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان…
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت…
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود…
.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم…
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد…
#تمام
.
.
.
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت…
#شهدا
گاهی،نگاهی…
عمومی
عمومی
❣﷽❣
⚫️ #شهادت_غم_انگیز
حضرت فاطمه صغری و یا رقیه علیها سلام، دختر امام حسین(ع) چنین است:
عصر روز سه شنبه در خرابه در كنار حضرت زينب(س) نشسته بود. جمعي از كودكان شامي را ديد كه در رفت و آمد هستند.??
پرسيد: عمه جان! اينان كجا مي روند؟ حضرت زينب(س)فرمود: عزيزم اين ها به خانه هايشان مي روند. پرسيد: عمه! مگر ما خانه نداريم؟ فرمودند: چرا عزيزم، خانه ما در مدينه است. تا نام مدينه را شنيد، خاطرات زيباي همراهي با پدر در ذهن او آمد.
بلافاصله پرسيد: عمه! پدرم كجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل ديگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوي غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسي از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤيا پدر را ديد. سراسيمه از خواب بيدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جويي نمود، به گونه اي كه با صداي ناله و گريه او تمام اهل خرابه به شيون و ناله پرداختند.
خبر را به يزيد رساندند، دستور داد سر بريده پدرش را برايش ببرند. رأس مطهر سيد الشهدا را در ميان طَبَق جاي داده، وارد خرابه كردند و مقابل اين دختر قرار دادند. سرپوش طبق را كنار زد، سر مطهر سيد الشهدا را ديد، سر را برداشت و
د رآغوش كشيد.
بر پيشاني و لبهاي پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلند تر شد، گفت: پدر جان چه كسي صورت شما را به خونت رنگين كرد؟ پدر جان چه كسي رگهاي گردنت را بريده؟ پدر جان «مَن ذَالَّذي أَيتَمَني علي صِغَرِ سِنِّيِ» چه كسي مرا در كودكي يتيم كرد؟ پدر جان يتيم به چه كسي پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان كاش خاك را بالش زير سرم قرار مي دادم، ولي محاسنت را خضاب شده به خونت نمي ديدم.?
دختر خردسال حسين(ع) آن قدر شيرين زباني كرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خيال كردند به خواب رفته. وقتي به سراغ او آمدند، از دنيا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند.
شرح شمع: صفحه 310 - نفس المهموم456 -الدمع الساكه141
? أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج ?

