صاحل الامر

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

فاطمیه

عمومی

11 مرداد 1399 توسط سميه ديدكام

​?«روح هنگام مرگ»  

️سؤال: هنگام مرگ كه روح از بدن جدا مى‏ شود كجا مى‏ رود؟

✅پاسخ: هنگام مرگ، روح به بدنى مثل همین بدن كه نامش قالب مثالى است ملحق و در برزخ با آن بدن، كامیاب یا عذاب مى‏ شود و در خواب نیز، روح با همان بدن سبك و قالب مثالى رؤیا مى ‏بیند و به اطراف مى‏ رود.

جسم انسان در حكم یك اتومبیل و روح در حكم راننده‏ آن است؛

✨ گاهى هم ماشین روشن است و هم راننده پشت فرمان، كه این، حالت بیدارى است.

✨ گاهى ماشین روشن است ولى راننده پیاده مى ‏شود و مى ‏رود كه این حالت خواب است. زیرا قلب و معده و كلیه كار مى‏ كنند ولى روح جدا مى ‏شود و به بَدَنى مشابه ملحق شده و به اطراف مى ‏رود. این همان بدنى است كه ما در رؤیاهاى خود با آن سیر و سفر مى ‏كنیم و قالب مثالى نام گذارى شده و به قدرى سبك و چابك است كه بدون واسطه مى ‏تواند در آسمان‏ ها پرواز و در اقیانوس‏ ها شنا و در یك لحظه به اطراف دنیا برود.

✨ گاهى هم ماشین خاموش و هم راننده جدا مى ‏شود كه این حالت مرگ است.

 (تفسیر نور)

?????????

 نظر دهید »

عمومی

11 مرداد 1399 توسط سميه ديدكام

? امیر المومنین علی (عليه السلام) : 

? چون سختی ها به نهایت رسد، گشایش پدید آید، و آن هنگام كه حلقه های بلا تنگ گردد آسایش فرا خواهد رسید.

? نهج البلاغه،حدیث343

????????

 نظر دهید »

عمومی

10 مرداد 1399 توسط سميه ديدكام

? #مثل‌یک‌قطره‌جوهر_سیاه

یک قطــره جوهر سـیاه وقتی در

یک لیـوان پر از آب زلال می چکد

تمام آب را تیره و تار و سیاه و رو

سیاه می کند #ظلـم هم از ظلمت

است یعنی از جنس سیاهی است

و هرچند کم باشد زندگی را تیـره

و تار می کند.

امام علی علیه‌السلام می فرماید:

ظلم و ستـــم قـدم را می لرزاند

#نعمت‌ها را سلب میکند ، امت

را به نابودی می کشاند انسان را

زمین می زند و #مـرگ را نزدیک

می سازد.

 نظر دهید »

عمومی

10 مرداد 1399 توسط سميه ديدكام

​✍آیت الله بهجت (ره):

کار آسان و کوچک (بعد از ملاحظه ی واجبات و محرّمات) صلوات فرستادن است.

صلوات محبت آور است و محبّت انسان را بالا می کشد.

?نفس مطمئنه،ص۳۶

 نظر دهید »

شهدا

10 مرداد 1399 توسط سميه ديدكام

​✍شهید دکتر چمران میگفت:

توی کوچه پیرمردی دیدم که روی زمین سرد خوابیده بود …سن و سالم کم بود و چیزی نداشتم تا کمکش کنم؛ اون شب رخت و خواب آزارم می داد!  و خوابم نمیبرد از فکر پیرمرد … رخت و  خوابم را جمع کردم و روی زمین سرد خوابیدم می خواستم توی رنج پیرمرد شریک باشم اون شب سرما توی بدنم نفوذ کرد و مریض شدم …

?اما روحم شفا پیدا کرد?

   چه مریضی لذت بخشی …

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 575
  • 576
  • 577
  • ...
  • 578
  • ...
  • 579
  • 580
  • 581
  • ...
  • 582
  • ...
  • 583
  • 584
  • 585
  • ...
  • 991
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

صاحل الامر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • فضای مجازی
  • مذهبی
  • مذهبی
  • مذهبی
  • مذهبی
  • عام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس