نوستالژی دروغ
شبهه
?متن شبهه:
میدانستید ایرانیان نزدیک به ۸۰ جشن در سال داشتند؟
میدانستید در آئین نیاکانمان گریه، سخت نکوهش شده؟
میدانستید ایرانیان، سیاه پوشیدن را اهریمنی میدانستند؟
میدانستید موسیقی و رقص نزد ایرانیان عبادت بوده؟
همه ما میتوانیم یک فردوسی باشیم،
پس بیاییم فرهنگ پاک نیاکانمان را دوباره زنده کنیم.
?پاسخ شبهه:
1⃣ در مراسم دينی زرتشتی، دعا و نيايش خوانده میشد. همانگونه که واژه «جشن» هم از ریشه «یزشن/یسن» به معنی نیایش و مراسم پرستش است.
آنهم دعاهایی که هیچ جذابیتی برای طبع سالم ندارد. که نمونه بارز این دعاها را میتوان در ستایش روان گاو مقدس (گئوش اوروان) دید که از ادعیه و نیایشهای مشهور اوستایی (گاتهایی) است.
به هر روی، بعضاً رقص و ساز و دهل نیز در این مراسم به کار میرود، ولی جشن در ادبیات زرتشتی لزوماً به معنی رقص و شادی نبوده، بلکه به تمامی مراسمات نیایش، جشن گفته میشود. مثلاً در ايران باستان، حتی مجلس ختم (پرسه) هم “جشن” نامیده میشد.
عجیبتر اینکه شرکت در برخی از این جشنها (مراسمهای پرستش) اجباری بود! و مردم مجبور بودند که کارهایشان را تعطیل و در این جشنها شرکت کنند.
2⃣اوستا را كه بخوانيم و نیز شاهنامه را، موارد بسیاری از رنج و آه و ناله مردمان ایرانی را میشنویم.
نه فقط انسانها، بلکه ایزدان نیز از غم و اندوه و رنج، تهی نبودند.
آنچه مشخص است در ایران باستان سختی ها و رنجهای فراوان در کنار فقر و نداری وجود داشته، مردم زحمتکش و رنجدیده همواره میبایستی حاصل دسترنج خود را به اربابان میدادند تا دردی بر دردهای ملت و لذتی بر سرخوشیهای درباریان افزوده شود.
مردم از سر فقر و فلاکت در جنگها به دنبال سواره نظام حرکت میکردند تا اجساد كشتهشدگان را برهنه كنند و سربازان را خدمت نمايند، تا از این رهگذر اندکی از ابتداییترین نیازهای خود را تأمین کنند.
3⃣نکتهای شگفت انگیز آنجاست که “برخی” پادشاهان ایران باستان، در صورت نیاز و برای تأمین اهداف خود، سرزمینهای ایرانی را به همراه مردمان ساکن آن به حکومت روم و… میفروختند.
آیا این رنج نیست؟
4⃣مردم ایران به قدری از دست شاهان و موبدان در رنج و عذاب بودند، که وقتی سپاه عرب به ایران رسید، اکثریت ایرانیان حاضر نشدند از حکومت ساسانی و آیین زرتشتی دفاع کنند و بخش اعظم سرزمینهای ایرانی بدون جنگ فتح شد. حتی هنگامی که بعد از دو قرن حکومت به سلسلههای ایرانی (همچون طاهریان و سامانیان و صفاریان و آل بویه و…) رسید، آنان هیچ تلاشی برای بازگشتن به آیینهای دینی قبل از اسلام نکردند. بلکه همچنان مروّج شریعت اسلام بودند. همین امور نشانگر این است که ادعای رقص و شادی و خوشبختی مردم ایران در عصر باستان و غم و اندوه دائمی مردم در عصر اسلامی، دروغ است.
5⃣ اسلام هم خنده و هم گریه را جزئی از طبیعت انسان میداند (سوره نجم، آیه ۴۳) که به زندگی آدمی تعادل میبخشد و البته دانش بشری نیز اثبات کرده است که «گریستن» فواید جسمی و روانی بسیار زیادی دارد. لیکن زرتشتیگری با پیگرفتن یک روش افراطگریانه به شدت با گریه و گریستن مخالفت کرده است.
حتی در منابع زرتشتی، مادر حق ندارد در غم از دست دادنِ فرزند خود اشک بریزد.
و مسلماً چنین رویهای موجب نابودی و انحطاط ذهن و روان آدمی است، و میبینیم که اسلام (برخلاف زرتشتیگری) اعتدال را پیش گرفته است.
6⃣قرآن، شادی و نشاط قلبی را از نشانههای اهل بهشت میداند.[۱]
و همچنین از نشانههای مؤمن در دنیا، خشنودی و خوشحالی از فضل خداست.[۲]
http://www.adyannet.com/news/1329
http://www.adyannet.com/news/1145
http://www.adyannet.com/news/12994
http://www.adyannet.com/news/10993
http://www.adyannet.com/news/10981
http://www.adyannet.com/news/12028
http://www.adyannet.com/news/11037
http://www.adyannet.com/news/1438
http://www.adyannet.com/category/82
http://www.adyannet.com/news/13596
[۱]. سوره آلعمران، آیه ۱۷۰
[۲]. سوره یونس، آیه ۵۸
سیاسی
شبهه
شبهه
? #امنیت به این نیست که نصف شب بمباران نمیشی اینها یعنی جنگ نیست!
#عدمامنیت یعنی پس انداز چندساله برای خرید خانه و هنگام خرید قیمت
خانه 100% افزایش یابد
#عدمامنیت یعنی تا صبح ده بار به ماشین و در خانه سرک میکشی تا
مبادا سرقت کنند
#عدمامنیت یعنی نمیتونی ازدواج کنی مبادا فردا در مخارج زندگی مشکل داشته باشی
#عدمامنیت یعنی به مسافرت راحت
نمیتونی بروی مبادا پس اندازت تمام شود
#عدمامنیت یعنی از غذایی که میخوری میترسی مبادا تقلبی باشد!
#عدمامنیت یعنی میترسی گلی
را بو کنی مبادا بتو بگویند دیوانه
[… شبهه خلاصه شده است]
✅ پاسخ
یکی از نقاط قوت جمهوری اسلامی، برخورداری از یک امنیت بی بدیل آن هم در یک منطقه پر آشوب است. مطلبی که هیچ کس نمی تواند منکر آن شود. حتی موسسه نظرسنجی گالوپ ایران را جزو امن ترین کشورهای دنیا معرفی کرد
با این حال برخی افراد که حتی چشم دیدن این مهم را ندارند، سعی می کنند با گره زدن موضوعات و مشکلات اقتصادی، احساس ناامنی را به مردم القاء کنند.
این القاء غیر منصفانه در حالیست که اصلاً بسیاری از گزاره های فوق اساساً غلط است. مثلاً اینکه نویسنده تلاش میکند تا القاء کند مردم شبها تا صبح ده مرتبه به ماشین و حیاط خود سر میزنند دروغ واضحی است که معلوم نیست نویسنده از مخاطبان خود چه تصوری دارد که انتظار دارد آن را باور کنند.
بله قابل انکار نیست که کشور ما درگیر مشکلات اقتصادی است (که این روزها به دلیل تصمیمات غلط دولت در حوزهی اقتصادی که ناشی از رویکرد غلط در سیاست خارجی و داخلی است) اما در قضاوت باید منصف بود و اگر هم زبان تقدیر از نقاط قوت نداریم، لااقل تلقین غلط به مردم نکنیم که ایجاد احساس یأس و ناامیدی چیزی است که حرکت رو به پیشرفت کشور را متوقف میکند و البته دود آن به چشم همگان میرود.
از این توضیح روشن میشود که حتی اگر نقطه ضعفی وجود دارد، بیان آن نباید به گونهای باشد که به جای اصلاح، تخریبآلود و یأس آفرین باشد. یک مربی عاقل در هنگام مبارزه یا شب قبل از آن هیچگاه نقاط ضعف شاگرد خود را بر سر او نمیکوبد که اگر چنین کند، شکست وی حتی است. کشور ما هم که یک کشور انقلابی و در حال مبارزه با زورگویان دنیاست در چنین وضعی قرار دارد. یعنی بدون اینکه بخواهم انتقاد یا مطالبهگری را نفی کنم، لازم است نه تنها از اطلاعات غلط به جامعه تزریق کرد، بلکه در بیان حقایق هم طوری باید عمل کرد که نتیجه عکس نشود. اما اتفاقا عده ای مزدور سعی میکنند با برجسته سازی مشکلات اقتصادی یا امنیتی، حس بدبینی و ناامیدی را گسترش دهند، مثلاً مشاهده می شود که گاه یک اسیدپاشی چنان در فضای رسانهای و مجازی مطرح و برجسته میشود که گویا تنها ایران درگیر این مشکل است و گویا همه مردم درگیر آن هستند.