عمومی
🌱 بهار ۱۴۰۴
🗓 جمعه، ۲۹ فروردین
👤 شهید اکبر ابراهیمزاده :
*🖋سلاح ما ایمان است
و فرمانده هم امام زمان
(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.*
#دستخط
#غدیر
#شهیدانه
عمومی
همراه با قرآن
آیه 2 سوره بقره
ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ
در [وحی بودن و حقّانیّت] این کتابِ [با عظمت] هیچ شکی نیست؛ سراسرش برای پرهیزکاران هدایت است.
ترجمه (مکارم شیرازی)
این کتاب که هیچ شک در آن نیست، راهنمای پرهیزگاران است.
معانی کلمات آیه
كتاب: مصدر است بمعنى مكتوب. آن در اصل بمعنى جمع كردن مى باشد، گويى مطالب يا حروف، در آن در كنار هم جمع شده اند، لشگر را از آن كتيبه گفته اند كه بعضى با بعضى جمع شده اند. كتاب بمعنى اثبات تقدير، ايجاب و اراده نيز آمده است.
ريب: شك، قلق و اضطراب قلبى.
هدى: راهنمايى. گويند: «هديته هدى» او را راهنمايى كردم و شايد بمعنى هادى باشد.
متقين: پرهيزكاران. مفرد آن متقى است، اصل آن وقايه و وقاء بمعناى حفظ شىء است از آنچه اذيت و ضرر مي رساند، تقوى بمعناى خود نگه دارى مى باشد. متقى يعنى كسى كه خودش را از ناپاكى و گناه و عذاب خدا حفظ مى كند.[۱]
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]
شأن نزول آیات 2، 3 و 4:
«شیخ طوسی» گوید: عده اى گويند: اين آيات براى مؤمنين عرب نازل شده و مقصود آن ساير مؤمنين اهل كتاب كه بعد ایمان آورده اند نمى باشد و دليل آن را آيه چهارم گفته اند و گويند عرب قبل از اين كه قرآن بر رسول اكرم صلى الله عليه و آله نازل شود. داراى كتاب نبوده است و البته چنين موضوعى درست نيست زيرا ميتوان گفت آيه سوم براى تمام مؤمنين نازل شده و آيه چهارم به قوم مخصوصى از مؤمنين مزبور اختصاص داشته باشد زيرا تخصيص آيه چهارم مستلزم تخصيص آيه سوم نخواهد بود[۳].[۴]
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«2» ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ
آن كتاب (با عظمت كه) در (حقّانيت) آن هيچ ترديدى راه ندارد، راهنماى پرهيزگاران است.
نکته ها
«لا رَيْبَ فِيهِ» يعنى در اينكه قرآن از سوى خداست، شكّى نيست. زيرا مطالب آن به گونهاى است كه جايى براى اين شكّ وترديد باقى نمىگذارد واگر شكّى در كار باشد، بخاطر سوءظن وروحيّه لجاجت افراد است. چنانكه قرآن مىفرمايد: «فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ» «1» آنان در شكّى كه خود ايجاد مىكنند، سردرگم هستند.
هدف قرآن، هدايت مردم است و اگر به مسائلى از قبيل خلقتِ آسمانها و زمين و گياهان و حيوانات و … اشاره كرده به خاطر آن است كه توجّه مردم به آنها، موجب توجّه به علم و قدرت و حكمت خداوند گردد. «2»
قرآن وسيله هدايت همه مردم است؛ «هُدىً لِلنَّاسِ» «3» همانند خورشيد بر همه مىتابد،
«1». توبه، 45.
«2». در قرآن به موضوعات طبيعى، كيهانى، تاريخى، فلسفى، سياسى و صنعتى اشاراتى شده، ولى هدف اصلى هدايت است.
«3». بقره، 185.
جلد 1 - صفحه 47
ولى تنها كسانى از آن بهره مىبرند كه فطرتِ پاك داشته و در برابر حقّ خاضع باشند؛ «هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» همچنان كه نور خورشيد، تنها از شيشهى تميز عبور مىكند، نه از خشت وگِل. لذا فاسقان «1»، ظالمان «2»، كافران «3»، دلمردگان «4»، مسرفان و تكذيب كنندگان «5» از هدايت قرآن بهرهمند نمىشوند.
سؤال: اين آيه درباره قرآن ومطالب آن مىفرمايد: «لا رَيْبَ فِيهِ» هيچ شكّى در آن نيست. در حالى كه خود قرآن شكّ وترديد مخالفان را در اين باره بيان مىدارد: يك جا مىفرمايد:
«إِنَّنا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ مُرِيبٍ» «6» ما درباره آنچه ما را به آن مىخوانى، در شكّ هستيم. و در مورد شكّ در وحى ونبوّت نيز مىخوانيم: «بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْ ذِكْرِي» «7» دربارهى قيامت نيز آمده: «لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْها فِي شَكٍّ» «8» بنابراين چگونه مىفرمايد: «لا رَيْبَ فِيهِ» هيچ شكّى در قرآن ومحتواى آن نيست؟
پاسخ: مراد از جمله «لا رَيْبَ فِيهِ» آن نيست كه كسى در آن شكّ نكرده و يا شكّ نمىكند، بلكه منظور آن است كه حقّانيت قرآن به قدرى محكم است كه جاى شكّ ندارد و اگر كسى شكّ كند به خاطر كور دلى خود اوست. چنانكه در آيه 66 سوره نمل مىفرمايد: «بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْها بَلْ هُمْ مِنْها عَمُونَ» «9»
پیام ها
1- قرآن در عظمت، مقامى بس والا دارد. «ذلِكَ» در ادبيات عرب، «ذلِكَ» اسم اشاره به دور است. در اينجا به قرآن كه در پيش روى ماست، با «ذلِكَ» اشاره مىكند كه از عظمتِ دست نايافتنى قرآن حكايت مىكند.
«1». «لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ» توبه، 80.
«2». «لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» مائده، 51.
«3». «لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ» مائده، 67.
«4». «لا يَهْدِي مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفَّارٌ» زمر، 3.
«5». «لا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ» غافر، 28.
«6». هود، 62.
«7». ص، 8.
«8». سبأ، 21.
«9». نخبة التفاسير به نقل از آيةاللَّه جوادى.
جلد 1 - صفحه 48
2- راهنما بايد در روش دعوت و محتواى برنامه خود، قاطع و استوار باشد.
جملهى «لا رَيْبَ فِيهِ» نشانگر استوارى و استحكام قرآن است.
3- توانِ قرآن بر هدايت پرهيزكاران، خود بهترين دليل بر اتقان و حقّانيت آن است. «هُدىً لِلْمُتَّقِينَ»
4- تنها افراد پاك وپرهيزكار، از هدايت قرآن بهرهمند مىشوند. «هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» هركس كه ظرف دلش پاكتر باشد، بهرهمندى و نورگيرى او بيشتر است. «1»
پانویس
تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 111.
طبرى و فريابى از مفسرين عامه نيز از مجاهد نقل نمايند كه چهار آيه اول درباره مؤمنين نازل گرديده است.
محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 1.
منابع
تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
موسسه اهلالبیت (ع)
عمومی
🌱 بهار ۱۴۰۴
🗓 ۵شنبه، ۲۸ فروردین
👤 شهید سیدسجاد خلیلی :
🖋 وقتی در گناه زندگی میکنی شیطان کاری به تو ندارد
اما… وقتی تلاش میکنی تا از اسارت گناه بیرون بیایی
اذیتت خواهد کرد!
#دستخط
#غدیر
#شهیدانه
عمومی
همراه با قرآن
آیه 50 سوره احزاب
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۗ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا
ای پیامبر! برایت حلال کردیم آن همسرانت را که مهرشان را داده ای و کنیزانی که خدا غنیمت به تو داده است و دختر عموها و دختر عمه ها و دختر دایی ها و دختر خاله هایت را که با تو مهاجرت نموده اند و زن مؤمنی که خود را به پیامبر [مجانی و بدون مهر] هبه کند، اگر پیامبر او را به همسری بخواهد؛ این حکم ویژه توست نه مؤمنان. یقیناً ما آنچه را در مورد همسران و کنیزانشان بر آنان لازم و مقرّر داشته ایم، می دانیم؛ [این گشایش در ازدواج] برای آن است که بر تو سختی و حَرَجی نباشد؛ و خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است.
زنان حلال برای پیامبر (پاسخ به شبهه مربوط به آیه 50 سوره احزاب)
ترجمه (مکارم شیرازی)
ای پیغمبر (گرامی) ما زنانی را که مهرشان ادا کردی بر تو حلال کردیم و نیز کنیزانی را که به غنیمت خدا تو را نصیب کرد و ملک تو شد و نیز دختران عمو و دختران عمّهها و دختران خالو و دختران خالههایت را آنها که با تو از وطن خود هجرت کردند و نیز زن مؤمنهای را که خود را به رسول (بیشرط و مهر) ببخشد و رسول هم به نکاحش مایل باشد، که این حکم (هبه و بخشیدن زن و حلال شدن او) مخصوص توست دون مؤمنان، که ما حکم زنان عقدی و کنیزان ملکی مؤمنان را (که پیشتر با شرایط و عدد و حقوق آنها بر شوهر همه را بیان کردیم) میدانیم که چه مقرر کردهایم. (این زنان همه را که بر تو حلال کردیم و تو را مانند مؤمنان امّتت به احکام نکاح مقیّد نکردیم) بدین سبب است که بر وجود (عزیز) تو در امر نکاح هیچ حرج و زحمتی نباشد. و خدا را (بر بندگان، خصوص بر تو) مغفرت و رحمت بسیار است.
معانی کلمات آیه
افاء: يعنى برگردانيد. فيء (بفتح اول): رجوع. «فاء فيئا: رجع» ترجى: ارجاء: تأخير «ارجا الامر: اخره» منظور از آن در آيه ترك كردن و دور كردن است.[۱]
نزول
سدى از ابوصالح او از ابن عباس و او از امهانى دختر ابوطالب روایت کنند که گوید: پیامبر از من خواستگارى کرده بود که مرا به عقد خویش درآورد ولى من معذرت خواستم و رسول خدا صلی الله علیه و آله عذر مرا پذیرفت سپس این آیه نازل گردید تا (اللَّاتِی هاجَرْنَ مَعَک) و من از زنانى که مهاجرت کرده باشند، نبودم.[۲]
و نیز از طریق اسماعیل بن ابى خالد از ابوصالح و او از امهانى روایت کند که گوید این آیه درباره من نازل شده آنجا که فرماید: «وَ بَناتِ عَمِّک وَ بَناتِ عَمَّاتِک وَ بَناتِ خالِک وَ بَناتِ خالاتِک اللَّاتِی هاجَرْنَ مَعَک» و پیامبر خواست با من ازدواج کند ولى از طرف خداوند منع گردید زیرا من مهاجرت نکرده بودم.[۳]
عکرمة گوید: این قسمت از آیه «وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِی» درباره امشریک الدوسیه نازل شده و نیز منیر بن عبدالله الدؤلى گوید که امشریک غزیة دختر جابر بن حکیم الدوسیه که زنى زیباروى بود خویشتن را به رسول خدا عرضه نمود و بخشید و پیامبر هم قبول نمود.
عائشه در این میان گفت: خوب نیست که زنى خود را به عنوان داوطلب به مردى ببخشد، امشریک گفت: ما چنین خواسته و کرده ایم و خداوند این زن مؤمنه را به عنوان «وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً» در این آیه یاد فرمود و وقتى که این آیه نازل گردید، عائشه گفت: یا رسول اللّه خداوند درخواست میل نفسانى تو را سریع و زود انجام میدهد.[۴]
امام سجاد علیهالسلام فرماید: این زن از طائفه بنىاسد بنام امشریک بوده است، عروة بن الزبیر گوید: این زن خولة دختر حکیم از طائفه بنى سلیم بوده و نیز از ابن عباس نقل شده که زن مزبور میمونه دختر حرث بوده است و نیز گویند: زینب دختر خزیمة از انصار بوده است.[۵]
باید دانست که در نزد ما صیغه نکاح به لفظ هبة درست نیست و این حکم اختصاص به شخص نبى اکرم صلى الله علیه و آله و سلم داشته است.[۶]
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنا لَكَ أَزْواجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَ ما مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَ بَناتِ عَمِّكَ وَ بَناتِ عَمَّاتِكَ وَ بَناتِ خالِكَ وَ بَناتِ خالاتِكَ اللَّاتِي هاجَرْنَ مَعَكَ وَ امْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَها خالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنا ما فَرَضْنا عَلَيْهِمْ فِي أَزْواجِهِمْ وَ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ لِكَيْلا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً «50»
اى پيامبر! ما براى تو همسرانى را كه مهرشان را پرداختهاى حلال كرديم و همچنين كنيزانى را كه (به عنوان غنايم جنگى) خداوند بر تو ارزانى
جلد 7 - صفحه 384
داشته و مالك شدى (بر تو حلال كرديم) و نيز (ازدواج با) دختران عمويت و دختران عمّههايت ودختران دايى و دختران خالههايت را كه با تو هجرت كردهاند، (براى تو حلال كرديم،) و زن با ايمانى كه خود را به پيامبر ببخشد (و مهريّهاى از حضرت نخواهد) اگر پيامبر بخواهد مىتواند او را به عقد خويش در آورد؛ (اين قانونِ عقد بدون مهريّه) مخصوص توست نه ديگر مؤمنان؛ همانا مىدانيم كه براى مؤمنان دربارهى همسران و كنيزانشان چه حكمى كردهايم، (اين براى آن است كه) تا براى تو مشكلى نباشد، و خداوند آمرزندهى مهربان است.
نکته ها
«أَفاءَ» از «فيىء» به اموالى گفته مىشود كه بدون جنگ به دست مسلمانان مىرسد. در عرب كلمات «عم» و «خال» به صورت جنس به كار مىرود و همهى عموها و دايىها را شامل شود، ولى «عمة» و «خالة» به صورت جمع مىآيد. «عَمَّاتِكَ»، «خالاتِكَ»
در اسلام سه نوع نكاح وجود دارد:
الف: نكاح با مهريّه (خواه دايم يا موقّت).
ب: نكاح از طريق مالك شدن كنيز.
ج: نكاح بدون مهريّه، كه زنى خود را به مردى ببخشد.
نوع اوّل و دوم براى عموم است و نوع سوم تنها براى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بوده است. روزى عايشه گفت: يا رسول الله! خداوند هواى تو را دارد. پيامبر فرمود: «و انك ان اطعت الله سارع فى هواك» «1» تو نيز اگر مطيع خدا باشى، امتيازاتى به تو مىدهد.
بر پيامبر جهاد يك تنه واجب بود. «لا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ» «2» بر پيامبر نماز شب واجب بود و … اكنون يك امتياز مادّى در برابر آن همه سختى «3» چيزى نيست.
«1». بحار، ج 22، ص 180.
«2». نساء، 84.
«3». رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هيچ پيامبرى چنان كه من اذيّت شدهام آزار نديده است. «ما اوذى نبّى مثل ما اوذيت»
جلد 7 - صفحه 385
سؤال: چرا پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله زنان متعدّد داشت؟
پاسخ: اوّلًا: در ازدواجهاى رسول خدا صلى الله عليه و آله مسأله شهوت محور نبوده است، زيرا پيامبر عزيز اسلام از 25 سالگى تا 53 سالگى فقط با خديجه زندگى كرد، زنى كه هنگام ازدواج سنّش پانزده سال از حضرت بيشتر بود و پيامبر تا او را داشت با ديگرى ازدواج نكرد.
ثانياً: تمام قبايل عليه حضرت بودند و پيامبر بايد با طرحى دقيق اين وحدت نا مقّدس را مىشكست و بهترين و سادهترين و ارزانترين و طبيعىترين راه اين بود كه پيامبر داماد قبايل مختلف شود و مردم طبق رسوم آن زمان حمايت داماد را بر خود لازم مىدانستند و پيامبر بدين وسيله مىتوانست مشكلات راه تبليغ دين را هموار كند.
ثالثاً: بعضى ازدواجها براى مبارزه با آداب و رسوم غلط بود. نظير ازدواج پيامبر با زينب دختر عمّهاش كه در آيهى 37 همين سوره گذشت.
رابعاً: پيامبر بعضى زنان را تنها عقد نمود و با آنان همبستر نشد و از بعضى قبايل تنها خواستگارى نمود و عقد هم نكرد و همين رفتارها وسيلهى ارتباط مىشد.
خامساً: اگر هدف مسألهى جنسى بود بايد از اين همه همسر فرزندان بسيارى مىداشت.
سادساً: عايشه بسيار كوچك بود كه به عقد پيامبر درآمد و مدّتها گذشت تا توانست همسر واقعى حضرت باشد. اگر هدف مسايل جنسى باشد انسان با بچّه ازدواج نمىكند.
سابعاً: ما نبايد پيامبر را با خود مقايسه كنيم؛ ما با داشتن يك همسر از بسيارى توفيقات باز مىمانيم، ولى پيامبر اكرم با داشتن چند همسر چنان غرق در عرفان و مناجات و تبليغ بود كه خداوند به حضرت خطاب مىكند: چرا اين قدر به خاطر هدايت مردم حرص مىخورى «فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ» «1»* چرا خود را به مشقّت مىاندازى، «لِتَشْقى» «2» چرا حلالهايى را بر خود حرام مىكنى، لِمَ تُحَرِّمُ … آرى، نسيم تند معرفت، خيمهى وجودى پيامبر را چنان بلند مىكرد كه اين همه زن، نمىتوانست آن را از پرواز باز دارد.
به هر حال، ازدواجهاى مجدّد پيامبر بعد از سنّ 53 سالگى بوده است، آن هم با زنان بيوه و
«1». شعراء، 3.
«2». طه، 2.
جلد 7 - صفحه 386
متروكه يا داغديده، با تمايل كامل آنان به ازدواج و اجراى عدالت از سوى پيامبر و آموختن درس عملى براى اداره چند همسر و انتخاب زندگى ساده و بى توجّهى به خواستههاى تجّمل گرايانهى برخى همسران. علاوه بر همهى اينها در آن زمان داشتن چند همسر هيچ عيبى نبوده است و گاهى همسر اوّل به خواستگارى همسر دوم مىرفت و دهها نكتهى ديگر كه بايد در آنها دقّت نمود.
پیام ها
1- تعيين حلال و حرام به دست خداست. «إِنَّا أَحْلَلْنا لَكَ» (حتّى پيامبر در مسايل فردى تابع قانون الهى است.)
2- مهريه براى زن لازم و پرداخت آن از سوى مرد واجب است. «آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ»
3- غرايز جنسى را جدّى بگيريد، حتّى كنيزان بايد كامياب باشند. «ما مَلَكَتْ يَمِينُكَ»
4- اسلام براى شخص پيامبر، تكاليف و همچنين امتيازات خاص قرار داده است. «خالِصَةً لَكَ»
5- تعيين زنانى كه مىتوان با آنان ازدواج كرد، از سوى خداوند است. «فَرَضْنا عَلَيْهِمْ فِي أَزْواجِهِمْ»
6- خداوند دوست ندارد پيامبر در تنگنا قرار گيرد. «لِكَيْلا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ»
پانویس
تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی ، ج8، ص: 377
صحیح ترمذى و حاکم صاحب المستدرک.
تفسیر ابن ابى حاتم.
ابن سعد صاحب طبقات.
تفاسیر تبیان و کشف الاسرار.
تفسیر تبیان.
منابع
تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.
موسسه اهلالبیت (ع)
عمومی
✍️ #خط_دیدار | مروری بر بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از مسئولان ارشد سه قوه.
۱۴۰۴/۱/۲۶
🌺به خانوادههای شما، به همسرانتان تبریک میگویم عید را و از آنها تشکر میکنم
🌟مطمئنم اگر همسران، همراه، همفکر، همدل باشند
🔺در کارهایی که شما مسئولین انجام میدهید
✅کارها بهتر پیش میرود
👈مقداری هم این به برخورد و رفتار شما وابسته است
📍بعضی مسئولین وقتی وارد میدان مسئولیت و کار میشوند،
⚠️یادشان میرود فرزندان و زن و وظایف و خانهای دارند
♦️و ناهار و شامی باید با هم بخورند؛
⏪فراموش نکنید!
💠توصیههایی به مسئولین
1️⃣لزوم پیگیری کارها و عادت به صرفهجویی در مسئولین
📝آنچه تصمیم گرفتهاید و در مجالس و گردهماییهای کاری دنبال میکنید،
✔️خب خیلی خوب است
⭕️آنچه کمبود در کشور داریم «پیگیری» است
♦️آمار بالای مصرف بنزین در کشور
♦️مسائل مربوط به مدارس، عدالت آموزشی
♦️کارهای مربوط به طبقات فرودست و مستضعفین
👈باید دنبالگیری بشود
🔖یکی از کارهای خیلی لازم صرفهجویی است
🔍خود دستگاههای دولتی بایستی بیشتر از همه صرفهجویی کنند
2️⃣تحقق شعار سال؛ دستور کار مشترک دستگاهها
🔺پول دست مردم کم و بیش هست،
👌هنر این است که شما بتوانید این پول را هدایت کنید
⏪به سمت سرمایهگذاری و سرمایهگذاریهای تولیدی
🔰البته برای مردم هم افتخار است که
💎پولی داشته باشد و بتواند این را بگذارد برای پیشرفت کشور
🔻ولیکن عمده کار دست دولت است؛ یعنی حاکمیت
◀️امنیت سرمایهگذاری را تأمین کنید
↔️موانع سرمایهگذاری داخلی را برطرف کنید
🔺این یکی از بهترین راههای خنثی کردن تحریم است
👇حتی اگر از ظرفیتهای داخلی خوب استفاده کنیم،
🛡میشود کاری کرد که کشور در مقابل تحریم آسیبناپذیر بشود
3️⃣توجه به مسئله گسترش روابط تجاری
🔹با کشورهای همسایه در اولویت
🔹با کشورهایی که در آسیا قطب اقتصادیاند مثل چین، روسیه، هند
🔹با کشورهای متنوّع، با آفریقا
♦️روابط اقتصادی را روان کنید
💠درباره گفتگوهای عمان
🗂این گفتگوها، یکی از دهها کار وزارت خارجه است
📊سعی کنید مسائل کشور را به این گفتگوها گره نزنید
🚨اشتباهی که در برجام کردیم، اینجا تکرار نشود
⏪کشور هم کار خودش را در بخشهای مختلف باید بکند:
📍بخش صنعت
📍بخش کشاورزی
📍بخشهای گوناگون خدماتی
📍بخش فرهنگ
📍بخشهای سازندگی
📍موضوعات خاصی که تعریف خاصی برایش شده
🔹مثل همین مسائل جنوب شرق کشور
👆اینها اصلاً هیچ ارتباطی ندارد به این گفتگوهای جاری در عمان
👇ضمناً، به این گفتگوها هم
📌نه به صورت افراطی خوشبین باشیم
📌نه به صورت افراطی بدبین باشیم
🔹این هم بالاخره یک کاری است
🔸تصمیمگیری شده، دارد اجرا میشود
🔹در این قدمهای اول هم خوب حرکت شده
🔸بعد از این هم بایستی کاملاً با دقت دنبال بشود
🔹ممکن است به نتیجه برسد، ممکن است نرسد
👈نه خیلی خوشبینیم، نه خیلی بدبینیم
⭕️البتّه به طرف مقابل خیلی بدبینیم،
🔺طرف مقابل را قبول نداریم،
🔺میشناسیم طرف مقابل را،
❇️امّا به تواناییهای خودمان خوشبین هستیم
✅میدانیم که ما خیلی کارها میتوانیم انجام بدهیم،
✅شیوههای خوبی بلد هستیم
💠درباره برنامه هفتم توسعه
♦️سعی بشود از اوّل شروعِ این برنامه
🔍مثل برنامه ششم نشود
❌بعضی از بخشهای برنامه ششم از همان اوایل به انحراف کشیده شد
✍️مصوبه مجلس است
⏪کاری است که برای کشور لازم است
⏪متکی به سیاستهای کلی نظام است
✅مجموعاً برنامه خوبی است
📌دقت بشود که با موازین خودش و درست اجرا بشود
💠درباره مسئله غزه
🔥در قضایای غزّه، واقعاً این باند تبهکار که بر فلسطین حکومت میکنند،
⛔️از حد گذراندهاند تبهکاری را؛
⭕️بنده سراغ ندارم اینجور حرکتی را که متعمّدانه و با هدفگیری خاص،
🔹مظلومین را
🔹کودکان را
🔹مریضها را
🔹خبرنگارها را
🔹بیمارستانها را
🔹آمبولانسها را بزنند؛
🚨این خیلی شقاوت فوقالعادهای میخواهد که
❌این باند و این گروه تبهکارِ خبیث برخوردارند!
👈به نظر من دنیای اسلام یک کاری باید بکند.
🔻بایستی با یک هماهنگی خوبی
📍چه از لحاظ اقتصادی
📍چه از لحاظ سیاسی
📍چه در صورت لزوم از لحاظ عملیاتی
⏪مجتمعاً روی این مسئله فکر کنند و کار کنند.
💢البته آنها منتظر تازیانه خدا هم باید باشند؛
👆ولی این وظیفه مردم را، وظیفه ما را، وظیفه دولتها را کم نمیکند.
🔰خدای متعال کار خودش را میکند، ما هم باید وظیفه خودمان را انجام بدهیم.
