عمومی
🌼بسم الله الرحمن الرحیم🌼
📋 حکم مترقی قصاص ؛ خداوند در این آیه اشاره به حکم قصاص در تورات دارد. حکمی که در اسلام هم وجود دارد. برخی ها قصاص را یک قانون غیر عادلانه شمرده اند که مشوق روح آدمکشى و مثله کردن است. این دیدگاه کاملا غلط است! چرا که اجازه قصاص براى ایجاد ترس و وحشت در جانیان است تا آن ها را از ارتکاب جنایت بازدارد که نتیجه آن تامین امنیت جانى براى مردم بیگناه است. البته اسلام امید را برای همان فرد جانی گنهکار هم زنده نگه می دارد. آن جا که صحبت از گذشتن از حق قصاص می کند و امتیازات خاصی را برای فردی که گذشت می کند در نظر می گیرد. از جمله این که در همین آیه می فرماید گذشتن از حق قصاص گناهان فرد را می پوشاند.در انتهای آیه هم خداوند هشدار می دهد کسانی که حکم خدا را اجرا نکنند ظالم هستند. چه ظلمى از این بالاتر که ما گرفتار احساسات و عواطف کاذبى شده و از حکم قصاص به بهانه اینکه خون را با خون نباید شست، به کلى صرفنظر کنیم و دست قاتلان را براى قتلهاى دیگر باز گذاریم و به افراد بیگناه از این رهگذر ظلم و ستم کنیم.
🔷 آیه (مائده / آیه 45):
وَ كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَ الأَنفَ بِالأَنفِ وَ الأُذُنَ بِالأُذُنِ وَ السِّنَّ بِالسِّنِّ وَ الْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ وَ مَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ
🔶 ترجمه:
و بر آنها [ بنی اسرائیل ] در آن [ تورات ] ، مقرر داشتیم که جان در مقابل جان ، و چشم در مقابل چشم ، و بینی در برابر بینی ، و گوش در مقابل گوش ، و دندان در برابر دندان می باشد و هر زخمی ، قصاص دارد و اگر کسی آن را ببخشد ( و از قصاص ، صرف نظر کند ) ، کفاره ( گناهان ) او محسوب می شود و هر کس به احکامی که خدا نازل کرده حکم نکند ، ستمگر است.
📚ارجاع : جالب است که این سخن قرآن درباره تورات را در تورات کنونى بررسی کنیم. در تورات کنونی در فصل 21 سفر خروج این حکم آمده است ، آنجا که مى گوید: و اگر اذیت دیگر رسیده باشد آن گاه ، جان عوض جان باید داده شود، چشم عوض چشم ، دندان به عوض دندان ، دست به عوض دست ، پا به عوض پا، سوختن به عوض سوختن ، زخم به عوض زخم ، لطمه به عوض لطمه (سفر خروج جمله هاى 23 - 24 - 25).
📅 دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
#احکام ، #قصاص ، #تورات ، #عفو ، #گذشت ، #کفاره
🌼
عمومی
🌱 بهار ۱۴۰۴
🗓️ دو شنبه، ۲۹ اردیبهشت
👤شهید محمود ارغیانی :
🖋️ امت عزیز!
به پا خیزید و بیشتر فكر كنید
و زندگی [خود را برای مکتب]
علوی و مكتب خالص اسلام فدا كنید.
#دستخط
#غدیر
#شهیدانه
عمومی
همراه با قرآن
آیه 2 سوره بقره
ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ
در [وحی بودن و حقّانیّت] این کتابِ [با عظمت] هیچ شکی نیست؛ سراسرش برای پرهیزکاران هدایت است.
ترجمه (مکارم شیرازی)
این کتاب که شکی در آن نیست،راهنمای پرهیزگاران است.
معانی کلمات آیه
كتاب: مصدر است بمعنى مكتوب. آن در اصل بمعنى جمع كردن مى باشد، گويى مطالب يا حروف، در آن در كنار هم جمع شده اند، لشگر را از آن كتيبه گفته اند كه بعضى با بعضى جمع شده اند. كتاب بمعنى اثبات تقدير، ايجاب و اراده نيز آمده است.
ريب: شك، قلق و اضطراب قلبى.
هدى: راهنمايى. گويند: «هديته هدى» او را راهنمايى كردم و شايد بمعنى هادى باشد.
متقين: پرهيزكاران. مفرد آن متقى است، اصل آن وقايه و وقاء بمعناى حفظ شىء است از آنچه اذيت و ضرر مي رساند، تقوى بمعناى خود نگه دارى مى باشد. متقى يعنى كسى كه خودش را از ناپاكى و گناه و عذاب خدا حفظ مى كند.[۱]
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]
شأن نزول آیات 2، 3 و 4:
«شیخ طوسی» گوید: عده اى گويند: اين آيات براى مؤمنين عرب نازل شده و مقصود آن ساير مؤمنين اهل كتاب كه بعد ایمان آورده اند نمى باشد و دليل آن را آيه چهارم گفته اند و گويند عرب قبل از اين كه قرآن بر رسول اكرم صلى الله عليه و آله نازل شود. داراى كتاب نبوده است و البته چنين موضوعى درست نيست زيرا ميتوان گفت آيه سوم براى تمام مؤمنين نازل شده و آيه چهارم به قوم مخصوصى از مؤمنين مزبور اختصاص داشته باشد زيرا تخصيص آيه چهارم مستلزم تخصيص آيه سوم نخواهد .[3][4]
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«2» ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ
آن كتاب (با عظمت كه) در (حقّانيت) آن هيچ ترديدى راه ندارد، راهنماى پرهيزگاران است.
نکته ها
«لا رَيْبَ فِيهِ» يعنى در اينكه قرآن از سوى خداست، شكّى نيست. زيرا مطالب آن به گونهاى است كه جايى براى اين شكّ وترديد باقى نمىگذارد واگر شكّى در كار باشد، بخاطر سوءظن وروحيّه لجاجت افراد است. چنانكه قرآن مىفرمايد: «فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ» «1» آنان در شكّى كه خود ايجاد مىكنند، سردرگم هستند.
هدف قرآن، هدايت مردم است و اگر به مسائلى از قبيل خلقتِ آسمانها و زمين و گياهان و حيوانات و … اشاره كرده به خاطر آن است كه توجّه مردم به آنها، موجب توجّه به علم و قدرت و حكمت خداوند گردد. «2»
قرآن وسيله هدايت همه مردم است؛ «هُدىً لِلنَّاسِ» «3» همانند خورشيد بر همه مىتابد،
«1». توبه، 45.
«2». در قرآن به موضوعات طبيعى، كيهانى، تاريخى، فلسفى، سياسى و صنعتى اشاراتى شده، ولى هدف اصلى هدايت است.
«3». بقره، 185.
جلد 1 - صفحه 47
ولى تنها كسانى از آن بهره مىبرند كه فطرتِ پاك داشته و در برابر حقّ خاضع باشند؛ «هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» همچنان كه نور خورشيد، تنها از شيشهى تميز عبور مىكند، نه از خشت وگِل. لذا فاسقان «1»، ظالمان «2»، كافران «3»، دلمردگان «4»، مسرفان و تكذيب كنندگان «5» از هدايت قرآن بهرهمند نمىشوند.
سؤال: اين آيه درباره قرآن ومطالب آن مىفرمايد: «لا رَيْبَ فِيهِ» هيچ شكّى در آن نيست. در حالى كه خود قرآن شكّ وترديد مخالفان را در اين باره بيان مىدارد: يك جا مىفرمايد:
«إِنَّنا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ مُرِيبٍ» «6» ما درباره آنچه ما را به آن مىخوانى، در شكّ هستيم. و در مورد شكّ در وحى ونبوّت نيز مىخوانيم: «بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْ ذِكْرِي» «7» دربارهى قيامت نيز آمده: «لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْها فِي شَكٍّ» «8» بنابراين چگونه مىفرمايد: «لا رَيْبَ فِيهِ» هيچ شكّى در قرآن ومحتواى آن نيست؟
پاسخ: مراد از جمله «لا رَيْبَ فِيهِ» آن نيست كه كسى در آن شكّ نكرده و يا شكّ نمىكند، بلكه منظور آن است كه حقّانيت قرآن به قدرى محكم است كه جاى شكّ ندارد و اگر كسى شكّ كند به خاطر كور دلى خود اوست. چنانكه در آيه 66 سوره نمل مىفرمايد: «بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْها بَلْ هُمْ مِنْها عَمُونَ» «9»
پیام ها
1- قرآن در عظمت، مقامى بس والا دارد. «ذلِكَ» در ادبيات عرب، «ذلِكَ» اسم اشاره به دور است. در اينجا به قرآن كه در پيش روى ماست، با «ذلِكَ» اشاره مىكند كه از عظمتِ دست نايافتنى قرآن حكايت مىكند.
«1». «لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ» توبه، 80.
«2». «لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» مائده، 51.
«3». «لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ» مائده، 67.
«4». «لا يَهْدِي مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفَّارٌ» زمر، 3.
«5». «لا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ» غافر، 28.
«6». هود، 62.
«7». ص، 8.
«8». سبأ، 21.
«9». نخبة التفاسير به نقل از آيةاللَّه جوادى.
جلد 1 - صفحه 48
2- راهنما بايد در روش دعوت و محتواى برنامه خود، قاطع و استوار باشد.
جملهى «لا رَيْبَ فِيهِ» نشانگر استوارى و استحكام قرآن است.
3- توانِ قرآن بر هدايت پرهيزكاران، خود بهترين دليل بر اتقان و حقّانيت آن است. «هُدىً لِلْمُتَّقِينَ»
4- تنها افراد پاك وپرهيزكار، از هدايت قرآن بهرهمند مىشوند. «هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» هركس كه ظرف دلش پاكتر باشد، بهرهمندى و نورگيرى او بيشتر است. «1»
پانویس
تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 111.
طبرى و فريابى از مفسرين عامه نيز از مجاهد نقل نمايند كه چهار آيه اول درباره مؤمنين نازل گرديده است.
محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 1.
منابع
تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
موسسه اهلالبیت (ع)
عمومی
💫 سجده کنید حضرت پروردگار را
امام باقر علیهالسلام فرمودند:
از هرجا که جنازه امیرالمؤمنین میگذشت، هر مخلوقی به سجده افتاد…
خونین دلان به سلطنتش بیشمار شد
این سلطه در مکاشفه تاج انار شد
راضی نشد به عرش و به دلها سوار شد
این گونه شد که حضرت پروردگار شد
سجده کنید حضرت پروردگار را
📚مستدرک سفینة البحار، ج ۴، ص ۴۶۴
#غدیر
*باعشق ، به عشق علی همه کار بکنیم*
عمومی
✨ امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود:
پرخوری نکن؛
که درد را زیاد،
و خواب را پریشان میکند.
📚غررالحکم، فصل پنجم، ح۹
#غررالحکم
#غدیر
*باعشق ، به عشق علی همه کار بکنیم* ❤️🔥
