عمومی
⚜پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله:
🔸برادرم عيسى عليه السلام از شهرى می گذشت كه ديد مرد و زنى با هم دعوا می کنند. فرمود: «شما دو را چه شده است؟».
🔹مرد گفت: اى پيامبر خدا! اين زن، همسر من است، عيبى ندارد، زن خوبى است؛ امّا دوست دارم از او جدا شوم.
🔸عيسى عليه السلام فرمود: «پس به من بگو مشكل او چيست؟».
🔹گفت: او پيرچهره است، بى آن كه سال خورده باشد.
🔸فرمود: «اى زن ! آيا دوست دارى كه طراوت به چهرهات باز گردد؟».
🔹زن گفت : آرى.
🔸عيسى عليه السلام به او فرمود: «زمانى كه غذا مىخورى، از سير شدن بپرهيز؛ زيرا اگر غذا، بيش از اندازه خورده شود، طراوت چهره از بين مىرود».
🔹زن به دستور عيسى عليه السلام عمل كرد و طراوت به چهرهاش بازگشت
📚 بحارالأنوار ج 14 ص 320
🌺
عمومی
🔷هم پياز را خورد، هم چوب راخورد و هم پول داد.
🖋روزی دو نفر با هم سر پياز و پيازکاری دعوايشان شد رهگذر خسيسی به مرد کشاورز زحتمکشی که مشغول کاشتن پياز بود رسيد و با طعنه گفت:
🔹️«زير اين آفتاب داغ کار میکنی که چی؟ اين همه زحمت میکشی که پياز بکاری؟ آخر پياز هم شد محصول؟ پياز هم خودش را داخل ميوهها کرده به چه درد میخورد؟ آن هم با آن بوی بدش!»
🔸️پياز کار ناراحت شد. هر چه درباره پياز و فايدههای آن حرف زد، به گوش مرد رهگذر نرفت. اين چيزی میگفت و آن، چيز ديگری جواب میداد، خلاصه آن دو با هم دعوا کردند و کارشان بالا گرفت. رهگذران آن دو را از هم جدا کردند و نگذاشتند دعوا کنند. بعد هم برای اينکه کاملاً دعوا تمام شود، آنها را پيش قاضی بردند.
☘قاضی، بعد از شنيدن حرفهای دو طرف دعوا، با اطرافيانش مشورت کرد و حق را به پياز کار داد و مرد رهگذر را محکوم کرد و گفت:
◽«تو اين مرد زحتمکش را اذيت کردهای. حالا بايد مقداری پول به مرد کشاورز بدهی تا او را راضی کنی.»
🔹️رهگذر خسيس حاضر نبود پول بدهد.
☘ قاضی گفت:
«يا مقداری پول به کشاورز بده، با يک سبد پياز را در يک نشست بخور تا بعد از اين سر اين جور چيزها دعوا راه نيندازی. اگر يکی از اين دو کار را انجام ندهی، دستور میدهم که تو را چوب بزنند. انتخاب نوع مجازات با خود تو. پول می.دهی يا پياز میخوری يا میخواهی تو را چوب بزنند؟»
🔹️رهگذر کمی فکر کرد پول که حاضر نبود بدهد. چوب خوردن هم درد زيادی داشت. با اينکه از پياز بدش ميآمد، مجازات پياز خوردن را پذيرفت.
يک سبد پياز آوردند و جلو او گذاشتند. رهگذر اولين پياز را خورد، دومين پياز را هم با اين که حالش به هم میخورد، نوش جان کرد و خوردن پياز را ادامه داد. هنوز پيازهای سبد نصف نشده بود. که واقعاًحال محکوم به هم خورد و ديگر نتوانست بخورد. از پياز خوردن دست کشيد و گفت:
🔹️«چوبم بزنيد. حاضرم چوب بخورم اما پياز نخورم.»
☘قاضی دستور داد چوب و فلک را آماده کردند. پايش را به فلک بستند و دو نفر مشغول زدن چوب به کف پای او شدند. هنوز ده ضربه بيشتر نخورده بود که داد و فريادش بلند شد. درد میکشيد و چوب میخورد. اما چوب خوردن را هم نتوانست تحمل کند و فرياد زد:
🔹️«دست نگه داريد دست نگه داريد. پول میدهم. پول میدهم.»
تنبيه کنندگان دست از کتک زدن او برداشتند. رهگذر خسيس مجبور شد مقداری پول به کشاورز بدهد و رضايت او را بهدست آورد.
🌼اطرافيان به حال محکوم خنديدند و گفتند:
«اگر خسيس نبود اين جور نمیشد. پولی بابت جريمه میداد، هم پیاز خورد، هم چوب را خورد و هم پول داد.»
⭐از آن روز به بعد، درباره کسی که زيادی طمع میکند، يا به خيال بهدست آوردن سودهای ديگر، زبانهای ظاهراً کوچک را میپذيرد اما عملاً به خواستهاش نمیرسد، میگويند:
هم پياز را خورد، هم چوب راخورد و هم پول داد.
🌺
عمومی
🌼امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:
✅سه چيز است كه اگر مؤمن از آنها مطلع شود، باعث طول عمر و دوام بهره مندى او از نعمت ها مى شود
①← طول دادن ركوع و سجده
②← زياد نشستن بر سر سفره اى
كه در آن ديگران را اطعام مى كند
③← و خوش رفتارى اش با خانواده.
📚کافی ج۴ ص۴۹ ح۱۴
🌺
عمومی
همراه با قرآن
آیه 15 سوره مائده
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ ۚ قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ
ای اهل کتاب! یقیناً پیامبر ما به سوی شما آمد که بسیاری از آنچه را که شما از کتاب [تورات و انجیل درباره نشانه های او و قرآن] همواره پنهان می داشتید برای شما بیان می کند، و از بسیاری [از پنهان کاری های ناروای شما هم] درمی گذرد. بی تردید از سوی خدا برای شما نور و کتابی روشنگر آمده است.
ترجمه (مکارم شیرازی)
ای اهل کتاب، تحقیقاً رسول ما به سوی شما آمده که حقایق و احکام بسیاری از آنچه از کتاب آسمانی را پنهان میدارید برای شما بیان میکند و از سرِ بسیاری (از خطاهای شما) درمیگذرد. همانا از جانب خدا برای (هدایت) شما نوری (عظیم) و کتابی آشکار آمد.
معانی کلمات آیه
نور: در تعريف نور گفته اند: چيزى كه خود ظاهر است، غير خود را نيز ظاهر مى كند.
مبين: آشكار كننده و آشكار. لازم و متعدى هر دو آمده است.[۱]
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]
شأن نزول آیات 15 و 16:
عكرمة گويد: يهوديان نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آمدند و از او درباره رجم (سنگساركردن) سؤال كردند، پيامبر فرمود: كداميك از شما به كتاب تورات اعلم و داناتر مى باشيد. آنان ابن صوريا را معرفى كردند، پيامبر ابن صوريا را به خدائى كه تورات را براى موسى فرستاد و او را با معجزات گوناگون به پيامبرى برگزيد، سوگند ياد داد و فرمود: كه حقيقت را از تورات بگويد. ابن صوريا گفت: هنگامى كه زنا در نزد ما زياد شده بود حكم او جز صد تازيانه و تراشيدن سر بيش نبود ولى خداوند سنگساركردن و رجم را در تورات معين فرمود سپس اين آيات بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل گرديد.[۳]
شيخ بزرگوار ما اين موضوع را بدون ذكر شأن و نزول آورده است.[۴]
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيراً مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِگنَ الْكِتابِ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ «15»
اى اهل كتاب! همانا پيامبر ما به سويتان آمد، در حالى كه بسيارى از آنچه را شما از كتاب (آسمانى) پنهان مىكرديد براى شما بيان مىكند و از بسيارى (خلافها يا حقايقى كه شما پنهان كردهايد و فعلًا نيازى به آنها نيست) درمىگذرد. قطعاً از سوى خداوند، نور و كتاب آشكار برايتان آمده است.
جلد 2 - صفحه 259
نکته ها
بيان مطالب كتمان شده، نشانهى علم غيب و يكى از راههاى شناخت پيامبر است. يُبَيِّنُ لَكُمْ … تُخْفُونَ مِنَ الْكِتابِ «1»
پیام ها
1- اسلام، دينى جهانى است و همه اديان را به حقّ دعوت مىكند. «يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا»
2- در ارشاد ودعوت مردم، حتّى از اهلكتاب هم مأيوس نشويم. «يا أهل الكتاب»
3- جهان منهاى قرآن، تاريك است. «قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ»
4- برخى حقايق تورات و انجيل، كتمان شده است. «كَثِيراً مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ»
5- از شيوههاى ارشاد، بيان مطالب به قدر ضرورت است. «وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ»
6- قرآن، بسيار با عظمت است. (كلمهى «نُورٌ» و «كِتابٌ»، به صورت نكره آمده كه نشانهى بزرگى وعظمت است.) «نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ»
پانویس
تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 3، ص 231.
تفسير جامع البيان.
محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 277.
منابع
تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
موسسه اهلالبیت (ع)
عمومی
🗞 سناریوی دشمن برای ضربه به ایران
▫️ #بازیخوانی | دشمنان به چند چیز امید بستهاند که هم ملت ایران و هم عناصر سیاسی باید به آن توجّه کنند.
▫️اوّلین هدف آنها این است که ملت را نسبت به نظام اسلامی دلسرد و ناامید کنند؛ بیشترِ تبلیغات و شایعهپراکنی آنها متوجّه به این هدف است.
▫️نقطه دومی که به آن امید بستهاند، این است که بتوانند اعتقادات و ایمان مردم را که موتور حرکت آنها در گردنههای سخت بوده است، خاموش کنند و از مردم بگیرند.
▫️هدف سوم این است تا آنجایی که میتوانند، کاری کنند که مشکلات معیشتی مردم حل نشود. از یک طرف با شایعهپراکنی و تبلیغات سوء علیه نظام و انقلاب و امام و ارزشهای انقلابی، مردم را بدبین و ناامید کنند؛ از طرف دیگر با تلاشهای گوناگون مانع از اصلاح امور مردم شوند و نگذارند مشکلات مردم برطرف گردد؛ از یک طرف هم هر ضعفی که در کشور وجود داشته باشد - ولو ضعفهایی که مدیران اجرایی و دولتها دارند - آن را به نظام اسلامی نسبت دهند.
▫️با مجموع این کارها میخواهند این ملت را که پشتوانه واقعی و حقیقی این انقلاب و نظام است، از انقلاب و نظام جدا کنند. البته سعی خود را کردهاند، ولی مسلّم است که نخواهند توانست.
🎤 رهبر انقلاب اسلامی؛
۱۳۸۱/۰۵/۰۵
