عمومی
✍آیت الله مجتهدی (ره):
در بنی اسراییل عابدی بود. شب خواب دید، در خواب به او گفتند؛ تو هشتاد سال عمر می کنی، چهل سال در رفاهی و چهل سال در فشاری. کدام یک را اول می خواهی؟ چهل سال زندگی خوب را یا چهل سال در فشار را؟ او گفت: من عیال مومنی دارم، با او مشورت می کنم. ببینم او چه می گوید؟ از خواب بیدار شد. رفت پیش عیالش و گفت؛ من چنین خوابی دیده ام، تو چه می گویی؟ زن گفت: بگو من چهل سال اول را در رفاه می خواهم. از آن شب به بعد از در و دیوار برایش می آمد. به هرچه دست می زد طلا می شد.
زنش هم می گفت: فلانی خانه ندارد برایش خانه بخر. فلان پسر می خواهد عروسی کند ندارد، فلان دختر می خواهد شوهر کند ندارد و… همسرش به او دستور می داد و او هم تا می توانست کمک می کرد. سر چهل سال خواب دید. در خواب به او گفتند؛ خدا می خواهد از تو تشکر کند. چهل سال اول به تو داد، تو هم به دیگران دادی، می خواهد چهل سال دوم را هم در رفاه باشی.
?ما این را تجربه کرده ایم. کسانی که اول عمر کمک مالی به دیگران می کنند، در آخر عمر هم خوبند، ولی کسانی که اول عمر دارا بودند و کمکی نکردند، آخر عمر ورشکست می شوند و به گدایی می افتند ما این را تجربه کرده ایم…
عمومی
✍امام رضا علیه السلام:
مَثَل مؤمنین در قبول ولایت امیرالمومنین همانند سجده ملائکه برای حضرت آدم است، و مثل کسانی که ولایت امیرالمؤمنین را در روز غدیر نپذیرفتند همانند عدم سجده ابلیس بر آدم است.
?الاقبال ج٢ ص ٢٠۶
عمومی
شاهران مرگ
?سليمان نبى (ع) را فرزندى بود نيك سيرت و با جمال.
?در كودكى درگذشت و پدر را در ماتم خود گذاشت. سليمان سخت رنجور شد و مدتى در غم او مى سوخت .
?روزى دو مرد نزد او آمدند و گفتند:اى پيامبر خدا!ميان ما نزاعى افتاده است. خواهيم كه حكم كنى و ظالم را كيفر دهى و مظلوم را غرامت بستانى.
?سليمان گفت: نزاع خود بگوييد .
➖يكى گفت: (( من در زمين تخم افكندم تا برويد و برگ و بار دهد. اين مرد بيامد و پاى بر آن گذاشت و تخم را تباه كرد.))
➖آن ديگر گفت: (( وى، بذر در شاهراه افكنده بود و چون از چپ و راست، راه نبود، من پا بر آن نهادم و گذشتم.))
?سليمان گفت: (( تو اين قدر نمىدانى كه تخم در شاهراه نمى افكنند كه از روندگان خالى نيست .))
?همان دم مرد به سليمان گفت: (( تو نيز اين قدر نمى دانى كه آدمى بر شاهراه مرگ است و چندان نگذرد كه مرگ بر او پاى خواهد نهاد، كه به مرگ پسر جامه ماتم پوشيده اى؟ ))
✅سليمان دانست كه آن دو مرد، فرشتگان خدايند كه به تعليم و تربيت او آمدهاند . پس توبه كرد و استغفار گفت. ?
عمومی
اولویتبندی در احسان وانفاق
قرآن کریم در چند جای مختلف، مسلمانها رو به
احسان و انفاق در راه خدا تشویق کرده.
وَ اعْبُدُوا اللهَ وَ لَا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَ بِذِی الْقُرْبَی وَ الْیَتَامَی وَ الْمَسَاکِینِ وَ الْجَارِ ذِی الْقُرْبَی وَ الْجَارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنبِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ وَ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ. (نساء/۳۶)
و خدا را بپرستید! و هیچ چیز را همتای او قرار ندهید! و به پدر و مادر خود، نیکی کنید؛
همچنین به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان،
و همسایه نزدیک، و همسایه دور،
و دوست و همنشین،
و واماندگان در سفر،
و بردگانی که مالک آنها هستید.
ابتدای آیه صحبت از عبودیت و بندگی است.
وَ اعْبُدُوا الله…خدا را بپرستید.
بعد قرآن در ادامه میفرماید، این بندگی و عبودیتِ شما باید یک خیری هم داشته باشه.
یعنی بندگی فقط به نماز و روزه نیست
باید اهل احسان وانفاق باشید
بنده کسی است که اهل احسان و نیکوکاری باشد
بنده
کسی است که خیر و نفعش به دیگران برسد
در دنبالهی آیه، برای احسان کردن به دیگران، اولویتبندی هم مشخص میکنه. یعنی در احسان کردن هم اولویت داریم. بعضیها مقدّم هستند.
اولویت در احسان وانفاق کردن به دیگران،
بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا
پدر و مادر، که در احسان از همه مقدّمترند.
وَ بِذِیالْقُرْبَی
خویشاوندان و فامیلها.
وَ الْیَتَامَی
ایتام و کودکان بی سرپرست.
وَ الْمَسَاکِینِ
فقرا و مساکین. «مسکین» از ریشه «سُکن»، به کسی گفته میشه که انقدر فقیر و تهی دسته که نمیتونه از مَسکن و خانه خود خارج بشه. یعنی فقر او رو از پا در آورده و خانه نشین کرده.
وَ الْجَارِ ذِی الْقُرْبَی
همسایه نزدیک
وَ الْجَارِ الْجُنُبِ
همسایه دور
وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنبِ
یعنی كسى كه کنارِ آدم و هم صحبتِ آدم باشه.
حالا يا در سفر از ساير رفقا به آدم نزديكتر باشه،
و يا در غیرِ سفر، منزلش ديوار به ديوار آدم باشه،
و يا در محلّ کار رفیق آدم باشه.
خلاصه در یک جایی هم صحبت و همنشین آدم باشه.
وَ ابْنِ السَّبِیلِ یعنی در راه مانده. کسی که در سفر فقیر شده. ممکنه در شهر و وطن خودش وضع مالیاش خوب باشه. ولی الان توی مسافرت گیر کرده و پول ندارد