عمومی
همراه با قرآن
آیه 227 سوره شعراء
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا ۗ وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ
مگر آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند و خدا را بسیار یاد کردند و پس از آنکه [با شعرهای باطل دشمنان، هجویّات مشرکان و یاوه های کافران] مورد ستم قرار گرفتند [با شعرهای توحیدی و اصیل و استوار خود] به انتقام گرفتن [از دشمن و دفاع از خویش] برخاستند، و کسانی که ستم کرده اند، به زودی خواهند دانست که به چه بازگشت گاهی باز خواهند گشت؟!
ترجمه (مکارم شیرازی)
مگر آن شاعران که اهل ایمان و نیکوکار بوده و یاد خدا بسیار کردند و برای انتقام از (هجو و) ستمی که در حق آنها (و سایر مؤمنان) شده (به نظم سخن و طبع شعر) به انتقام و دفاع برخاستند (و به شمشیر زبان با دشمنان دین جهاد کردند، آنان را مؤمنان پیروی خواهند کرد) و آنان که ظلم و ستم کردند به زودی خواهند دانست که به چه کیفر گاهی و دوزخ انتقامی بازگشت میکنند.
معانی کلمات آیه
انتصروا: انتصار: انتقام گرفتن.
منقلب: (بفتح قاف و لام) مصدر ميمى است به معنى انقلاب و نيز اسم مكان است به معنى محل انقلاب و محل عوض شدن.[۱]
نزول
عروة گوید: وقتى که آیات 224 و 225 و 226 همین سوره که راجع به شاعران بود، نازل گردید. عبدالله بن رواحة گفت: خداوند خود میداند که من از شاعران هستم سپس این آیه نازل گردید.[۲]
ابوحسن البراد گوید وقتى که این آیات نازل گردید، عبداللّه بن رواحه و کعب بن مالک و حسان بن ثابت نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند: یا رسول اللّه این آیات درباره مذمت شاعران نازل گردیده و خدا خود میداند که ما نیز از شاعرانیم بنابراین با نزول این آیات حیثیتى از براى ما نخواهد ماند سپس این آیه نازل گردید پس از نزول این آیه پیامبر نامبردگان فوق را نزد خود خواند و این آیه را براى آنها تلاوت فرمود.[۳]
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ «224» أَ لَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ «225» وَ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ ما لا يَفْعَلُونَ «226»
(پيامبر اسلام شاعر نيست، زيرا) شاعران را گمراهان پيروى مىكنند. آيا نديدى كه آنان در هر وادى سرگشته مىروند؟ و مطالبى مىگويند كه به آن عمل نمىكنند؟
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيراً وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ «227»
مگر آنان (شاعرانى) كه ايمان آورده و كارهاى نيكو انجام داده و خدارا بسيار ياد مىكنند، و پس از آن كه مورد ستم قرار گرفتند (به دفاع از خود) يارى مىطلبند (و با شعر از مظلوميّت خود دفاع مىكنند) و كسانى كه ظالمند، به زودى خواهند دانست كه به كدام بازگشتگاه باز خواهند گشت.
نکته ها
كلمهى «غاوون» از «غى»، ضد رشد است، چنانكه در جاى ديگر مىفرمايد: «قَدْ تَبَيَّنَ
جلد 6 - صفحه 381
الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ» «1»
از آنجا كه كفّار قرآن را ساختهى وهم و خيال، و پيامبر را شاعر مىدانستند، اين آيات آنان را محكوم مىكند كه طرفداران شعرا، گمراهانند ولى طرفداران پيامبر اسلام گمراه نيستند.
شعرا بىهدف وسرگشتهاند وبه گفتهى خود عمل نمىكنند، ولى پيامبر اين گونه نيست، هماهنگى ميان گفتار و رفتار پيامبر اسلام، نشانهى آن است كه او شاعر نيست.
از امام باقر وامام صادق عليهما السلام نقل شده كه به مناسبت آيهى «وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ» فرمودند: كسانى كه فقه را براى غير دين آموخته باشند، يا عميق نياموخته باشند، هم گمراهند و هم ديگران را گمراه مىكنند و قصّهسرايان نيز مشمول اين سرزنش هستند. «2»
از اينكه نام شعراى بىهدف در كنار دروغسازانى كه شياطين بر آنان نازل مىشوند، آمده است، شايد بتوان ارتباطى ميان شيطان دروغساز و شاعر بىهدف هرزهگو كشف نمود.
به گفتهى روايات: ذكر كثير، تسبيحات حضرت زهرا عليها السلام، يعنى سى و چهار مرتبه «الله اكبر»، سى و سه مرتبه «الحمد الله» و سى و سه مرتبه «سبحان الله» است.
در حديث آمده است: ذكر خدا تنها با زبان نيست، بلكه ياد خداست به هنگام ترك گناه و انجام عبادت. «ذَكَرُوا اللَّهَ» «3»*
در حديث مىخوانيم: سر مبارك امام حسين عليه السلام بالاى نيزه اين آيه را تلاوت فرمود: وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا … و امام صادق عليه السلام فرمود: مصداق روشن ظلم، ظلم درحقّ آلمحمّد عليهم السلام است. «4»
«1». بقره، 256.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». تفسير كنزالدقائق.
«4». تفسير نورالثقلين.
جلد 6 - صفحه 382
شعر و شاعران
مطالبى دربارهى شعر و شاعران به مناسبت آيات آخر اين سوره بيان مىكنيم:
از تفسير بيضاوى نقل شده: چون اشعار جاهليّت بيشتر پيرامون خيالات، توصيف زنان زيبا، معاشقه و افتخارات بيهوده يا بدگويى و تعرّض به ناموس ديگران بوده اين آيات نازل شده است. «وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ»
تفاوت ميان حكيم وشاعر آن است كه حكيم ابتدا معانى را در نظر مىگيرد وبعد الفاظ را به كار مىبرد، ولى شاعر ابتدا قالب والفاظ را در نظر مىگيرد، سپس معانى را بيان مىكند. «1»
در روايات، شعر خوبى كه از حقّ طرفدارى كند، از جهاد با سر نيزه برتر شمرده شده و مورد ستايش قرار گرفته است. «2»
رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: بعضى از بيانها همچون سحر و بعضى از شعرها حكمت است. «3»
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به شاعر متعهّدى به نام «حَسّان» فرمود: روحالقدس با توست. «4»
پيامبر صلى الله عليه و آله در يكى از سفرها، «حَسّان» را فراخواند كه شعر بخواند. او مىخواند و حضرت گوش مىدادند. حضرت دستور دادند در مسجد جايگاه خاصّى براى «حَسّان» باشد. «5»
امام صادق عليه السلام به ياران خود مىفرمود: كودكان خود را با شعر «عَبدى» آشنا كنيد كه او شاعرى خوب و مكتبى است. «6»
امام صادق عليه السلام فرمود: هر كس براى حقّانيّت ما يك بيت شعر بسرايد، خداوند در بهشت خانهاى به او عطا مىكند. «7»
امام صادق عليه السلام فرمود: خواندن شعر براى روزه دار و كسى كه در حال احرام يا در منطقه حَرَم است، مكروه مىباشد و نيز خواندن شعر در روز يا شب جمعه كراهت دارد. «8»
در روايات مىخوانيم: راستترين شعر در زمان جاهليّت اين بوده است:
الا كلّ شىء ما خلا اللّه باطل
و كلّ نعيم لا محالة زائل «9»
«1» لغت نامه دهخدا
«2» تفسير كنزالدقائق
«3» تفسير المنير
«4» تفسير كنزالدقائق
«5» تفسير روح المعانى
«6» تفسير كنزالدقائق
«7» بحار ج 79 ص 291.
«8» وسائل ج 7 ص 121.
«9» تفسير مواهب العليه
جلد 6 - صفحه 383
يعنى بدانيد كه هر چيز، جز خداوند باطل است و هر نعمتى دير يا زود از بين خواهد رفت.
در روايت آمده است: همين كه آيهى وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ … نازل شد گروهى از شاعران مسلمان نگران خود شده، نزد پيامبر اكرم آمدند. حضرت فرمود: «ان المؤمن مجاهد بسيفه و لسانه» يعنى مؤمن با شمشير و زبان خود جهاد مىكند. «1»
پیام ها
1- جذب مردم مهم نيست، مهم اين است كه چه افرادى و به چه هدفى جذب شوند. «يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ»
2- اسلام با هنر مخالف نيست، با شعر بىهدف مخالف است. «فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ»
3- اگر شعر همراه با ايمان و تقوا نباشد، خيالات و احساسات شخصى شاعر و تمايلات مردم، هر روز شاعر را به يك وادى مىكشاند. «فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ»
4- آنچه مورد انتقاد است، گمراه كردن مردم و سرگرم نمودن آنان به امور مختلف است. «يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ- فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ» خواه در زمينهى شعر باشد يا قصه، يا فيلم يا عكس يا تئاتر يا طنز و يا سخنرانى، لكن شعر به خاطر زيبايى و ويژگىهاى خاصّش نافذتر است.
5- آفتهاى شعر چند چيز است: پيروى نااهلان، «يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ»، بىهدفى «فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ» و بىعملى. «يَقُولُونَ ما لا يَفْعَلُونَ»
6- اگر شعر و هنر در كنار ايمان قرار نگيرد، بسترى مناسب و مسيرى هموار براى حركت منحرفان خواهد شد. «وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ- إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا»
7- يكى از شيوههاى امر به معروف و نهى از منكر، معرّفى الگوهاى حقّ و باطل است. وَ الشُّعَراءُ … إِلَّا الَّذِينَ
8- قرآن از شاعرى كه اهل حرف است نه عمل، انتقاد كرده است. «يَقُولُونَ ما لا يَفْعَلُونَ»
«1». تفسير منهجالصادقين.
جلد 6 - صفحه 384
9- انصاف را مراعات كنيد. حقّ خوبانِ هر صنف و گروه را ناديده نگيريد. شعر و هنر در دست صالحان ارزش است. «إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا»
10- ايمان، عمل صالح و ياد خدا، هنرمند و شاعر را از انحراف نجات مىدهد. إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا …
11- قرآن شعرى را تأييد مىكند كه از شاعرِ مؤمن و عامل و ذاكر خدا باشد و در مسير تحريك مردم براى دفاع از حقّ به كار گرفته شود. آمَنُوا وَ عَمِلُوا … وَ انْتَصَرُوا …
12- ايمان بر عمل مقدّم است و اعمال نيز بايد صالح باشد تا كارساز شود. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»
13- ياد خدا، به زمان و مكان و مقدار، محدود نيست. (در هر زمان، در هر مكان، هر چه بيشتر) «ذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيراً»
14- هر كجا خطر لغزش زياد است بايد ياد خدا نيز زياد باشد. «ذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيراً»
15- با هنر وشعر، به مقابلهى ستمگران برويم. «وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا»
16- خداوند در كمين ستمگران است. «وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
پانویس
تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج7، ص417
طبرى صاحب جامع البیان و تفسیر ابن ابى حاتم.
طبرى صاحب جامع البیان و حاکم صاحب المستدرک.
منابع
تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
موسسه اهلالبیت (ع)
عمومی
همراه با قرآن
آیه 12 سوره توبه
وَإِنْ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ ۙ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ
و اگر پیمان هایشان را پس از تعهدشان شکستند و در دین شما زبان به طعنه و عیب جویی گشودند، در این صورت با پیشوایان کفر بجنگید که آنان را [نسبت به پیمان هایشان] هیچ تعهدی نیست، باشد که [از طعنه زدن و پیمان شکنی] بازایستند.
ترجمه (مکارم شیرازی)
و اگر آنها سوگند خود را بعد از عهدی که بستهاند بشکنند و در دین شما تمسخر و طعن زنند در این صورت با آن پیشوایان کفر و ضلالت کارزار کنید که آنها را عهد و سوگند استواری نیست، باشد که بس کنند.
معانی کلمات آیه
نكثوا: نكث: شكستن مثل نقض. شكستن عهد لازم الوفاء.
ايمانهم: (به فتح اول): پيمانها. مفرد آن، يمين است. يمين به معنى دست راست است و طرف راست است. به قولى سوگند و پيمان را از آن يمين گفته اند كه عربها وقت هم سوگند و هم پيمان شدن دست راست خود را به هم مى دادند.
طعنوا: طعن: عيب گرفتن و عيب وارد كردن.[۱]
نزول
«شیخ طوسی» گوید: از امام على مرتضى علیهالسلام و عمار یاسر و سایرین و نیز از امام محمدباقر علیهالسلام روایت گردیده است که این آیه درباره اهل جمل نازل شده است.[۲]
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنْ نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ «12»
امّا اگر (به جاى توبه،) سوگندهاى خويش را پس از بستنِ پيمانشان شكستند و در دين شما، زبان به طعنه (و عيبگوئى) گشودند، پس با سران كفر بجنگيد. زيرا كه آنان را (پايبندى به) سوگندى نيست، باشد كه (با شدّتِ عمل شما،) از كردار خود باز ايستند.
نکته ها
از على عليه السلام پرسيدند: چرا فراريان جنگ صفّين را تعقيب كرديد، ولى در جنگ جمل، كارى به فراريان نداشتيد؟
حضرت فرمود: در صفّين، رهبر كفر زنده بود و فراريان دور او جمع شده، متشكّل مىشدند و حملهى مجدّد مىكردند، امّا در جنگ جمل، با كشته شدن رهبرشان، محورى براى تشكّل و سازماندهى مجدّد نداشتند.
امام صادق عليه السلام فرمود: هركس به دين شما طعنه زند، قطعاً كافر مىشود. سپس اين آيه را تلاوت فرمود. «1»
پیام ها
1- ارتداد از دين، يكى از نمونههاى پيمانشكنى و مسخره كردن مكتب است. «وَ إِنْ نَكَثُوا» (شايد «نَكَثُوا» پس از «تابُوا» اشاره به ارتداد باشد).
2- كيفر طعن و توهين به اسلام، اعدام است. «طَعَنُوا، فَقاتِلُوا» (با توهين كنندگان به مقدّسات مذهبى، بايد به شدّت برخورد كرد)
3- جهاد اسلامى، براى دفاع از مكتب است. «نَكَثُوا، طَعَنُوا، فَقاتِلُوا»
4- چون پيمانشكنى و مسخره كردن دين، از ناحيهى رهبران كفر است، پس با آنان مبارزه كنيد. «فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ»
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 387
5- در مبارزه، بايد نابودى سران توطئه و مركز فرماندهى و تشكيلات دشمن، در اولويت باشد. «فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ»
6- هر سوگندى شما را نفريبد. سوگند پيمانشكنان، بىاعتبار است. «لا أَيْمانَ لَهُمْ»
7- از اهداف جهاد اسلامى، جلوگيرى از توطئه دشمن است. «لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ»
پانویس
تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص402.
منابع
تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
عمومی
✍️از کریمان کمطلبکردن که کفرِ نعمت است
📢 به مناسبت دهه سوم ماه صفر و ایام شهادت حضرت امام حسن علیهالسلام
▪️مینویسم «یاحسن» حُسن ختامش با خودت
بر لبم ذکر تو را دارم، دوامش با خودت
▪️لحظههای عمر خود را میسپارم دست تو
از سلام زندگی تا والسّلامش با خودت
▪️از ادب دور است نزدت دستِ خالی آمدن
زخمهایی کهنه دارم، التیامش با خودت
▪️باز هم بال خیالم تا بقیعَت پر کشید
من کبوتر میشوم یک روز، بامش با خودت
▪️سر به دامان تو خواهم داشت یا زانوی غم؟
اینکه باشد لحظۀ مرگم کدامش! با خودت
▪️از کریمان کمطلبکردن که کفرِ نعمت است
حاجتم را هم که میدانی، تمامش با خودت
👈خانم محدثه آشتیانی؛
۱۴۰۳/۱۲/۲۵
عمومی
بسم الله الرحمن الرحیم
📋 پیامبر اسلام، حاصل استجابت دعای ابراهیم و اسماعیل؛ مطابق این آیه هنگامی که ابراهیم و اسماعیل کار بازسازی خانه کعبه را به پایان بردند، از خداوند خواستند تا پیامبری در میان مجاوران این خانه مقدس مبعوث نماید. البته خداوند این دعای پیامبرانش را پس از چند صد سال با بعثت پیامبر اسلام اجابت نمود که خود پیامبر در حدیثی به این نکته اشاره فرمودند. نکته جالب دیگر این است که این آیه فلسفه بعثت پیامبران را که همان آموزش وحی و حکمت و همچنین معارفی که منجر به تزکیه و تقوای مومنان می شود، بیان می فرماید.
🔷 آیه (بقره / آیه 129) :
رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
🔶 ترجمه:
{به نقل از ابراهیم و اسماعیل} پروردگارا! در ميان آنها پيامبري از خودشان مبعوث كن، تا آيات تو را بر آنها بخواند، و آنها را كتاب و حكمت بياموزد و پاكيزه كند، زيرا تو توانا و حكيمي (و بر اين كار قادري).
📅 پنجشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۴
#نبوت ، #بعثت، #ابراهیم ، #اسماعیل ، #وحی ، #حکمت، #تزکیه
🌼
عمومی
☘زندگی به سبک قرآن:
نکته 1️⃣
❇حتی اگر معجزه ببینند، کسانی که نمیخواهند ایمان بیاورند، باز هم نمیپذیرند. چون هدایت واقعی از درون انسان میآید، نه از اجبار یا نمایشهای بیرونی.
🟢 بر اساس آیه ۱۱۱ سوره انعام
کاربرد تربیتی:
در آموزش و تربیت، باید به دلها نزدیک شویم، نه فقط به ظاهرها. ایجاد علاقه و فهم، مهمتر از تحمیل و اجبار است
🧠 نکته 2️⃣:
«اکثریت همیشه درست نمیگویند؛ خودت فکر کن»
اگر فقط دنبال حرف مردم باشی، ممکن است از راه درست دور شوی. خیلیها فقط حدس میزنند، نه اینکه حقیقت را بدانند.
🟢 بر اساس آیه ۱۱۶ سوره انعام
کاربرد تربیتی:
در تربیت دانشآموزان و فرزندان، باید روحیه پرسشگری و تحلیلگری را تقویت کنیم تا بتوانند مستقل فکر کنند و تصمیم بگیرند.
🕊️ نکته 3️⃣:
ایمان واقعی، از دل و عقل میآید
اشاره به آیه ۱۱۲:
> “وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا…"
در این آیه اشاره میشود که حتی پیامبران دشمنانی داشتهاند، از انسانها و جنها، که سخنان فریبنده میگویند.
پیام تربیتی:
نباید انتظار داشت که راه حق همیشه بدون مخالفت باشد. در مسیر تربیت و دعوت به حقیقت، باید صبور بود و در برابر وسوسهها و مخالفتها ایستادگی کرد.
🧭 نکته 4️⃣:
معیار حق، وحی الهی است
اشاره به آیه ۱۱۳:
> “وَلِيَرْضَىٰهُ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ…"
در این آیه آمده که برخی از سخنان فریبنده برای دلهای ناآگاه جذاب است، اما هدف آن آزمون و جداسازی حق از باطل است.
پیام تربیتی:
در تربیت باید به منابع معتبر و الهی تکیه کرد، نه صرفاً به جذابیتهای ظاهری یا سخنان عوامپسند. آموزش باید بر پایه حقیقت باشد، نه بر اساس رضایتجویی عمومی.
🛡️ نکته 5️⃣:
خوردن حلال، بخشی از بندگی
اشاره به آیه ۱۱۸:
> “فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ ٱسْمُ ٱللَّهِ عَلَيْهِ…"
در این آیه خداوند فرمان میدهد که از آنچه نام خدا بر آن برده شده بخورید.
پیام تربیتی:
رعایت حلال و حرام در زندگی روزمره، مثل غذا خوردن، بخشی از تربیت دینی و اخلاقی است. این آیه نشان میدهد که بندگی فقط در عبادات نیست، بلکه در انتخابهای روزمره هم معنا دارد.
