عمومی
بسم الله الرحمن الرحیم
🌑فرا رسیدن سالروز شهادت ولی نعمت ما ایرانی ها امام رضا علیه السلام تسلیت باد🌑
📋مهربانی و نرم خویی، ویژگی پیامبر؛ نرم خوئی، مهربانی و رأفت از ویژگی هایی است که اگر در انسان باشد سبب جذب افراد به سوی فرد می شود. در این آیه خداوند به پیامبر اسلام تذکر می دهد که به دلیل اخلاق نیکوی ایشان که از مصادیق رحمت خدا است، افراد گرد ایشان را گرفته اند و البته این ویژگی خاص که در دیگر معصومین هم برجسته است، منحصر به دوران حیات ظاهری ایشان هم نمی شود. بدون شک اگر رأفت امام رئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام در پاسخ به حوائج زائرانشان نبود، این همه زائر از نقاط دور و نزدیک کشور و حتی جهان رنج سفر را بر خود هموار نمی کردند و مقید نمی شدند که مرتب خودشان را به پابوس امام رئوف برسانند. پس مطابق این آیه، همین ازدحام قابل توجه زائران ایشان نشان دهنده منش مهربانانه ایشان با مردم است.
🔷آیه (آل عمران / آیه 159):
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ
🔶 ترجمه :
به (بركت) رحمت الهى، در برابر آنان ( مردم) نرم (و مهربان) شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراكنده مى شدند. پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب! و در كارها، با آنان مشورت كن! اما هنگامى كه تصمیم گرفتى، (قاطع باش! و) بر خدا توكل كن! زیرا خداوند متوكلان را دوست دارد.
🗓 یکشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۴
#اهل_بیت، #مهربانی، #اخلاق، #حاجت_روایی
🌼
عمومی
▪️کاش حرم بودم
▪️و مهمان تو بودم
▪️مهمان تو
▪️و سفره ی احسان تو بودم
▪️یک پنجره فولاد
▪️دلم تنگ تو آقاست
▪️ای کاش
▪️که زوار خراسان تو بودم
شهادت امام مهربانی ها تسلیت🏴
🖤🖤
عمومی
⬛امام رضا علیهالسلام فرمود:
◾هرکس مرا زیارت کند، ثواب صدهزار شهید، صدهزار صدیق، صدهزار حجگذار و صدهزار عمرهگذار و صد هزار مجاهد را برای او مینویسد.
📚مجلسی، بحارالانوار، ج۴۹، ص۲۸۳.
#شهادت_امام_رضا
#ماه_صفر
عمومی
📚 #معرفی_کتاب | نگاهی به «الحیاة» میراث ماندگار مرحوم علامه محمدرضا حکیمی
👈 الحیاة؛ کتاب روزآمد، نوین و جامع
🖼 سی و یک مرداد، چهارمین سالروز درگذشت مرحوم علامه محمدرضا حکیمی است. شخصیتی که رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیتی که برای آن مرحوم صادر کردند او را «دانشمندی جامع، و ادیبی چیرهدست، و اندیشهورزی نوآور، و اسلامشناسی عدالتخواه» توصیف کردند که «عمر را فارغ از آرایهها و پیرایههای مادی، در خدمت معارف والای قرآن و سنّت گذرانده و آثاری ارزشمند از خود به جا» نهاد.
🔹 آثار علامه محمدرضا حکیمی بخش مهمی از هویت علمی و اجتماعی او را شکل میدهند و نشان میدهند که چرا از وی بهعنوان «فیلسوف عدالت» یاد میشود. در میان همه نوشتههای او، مجموعه سترگ «الحیاة» جایگاهی بیبدیل دارد.
🔹 این اثر که با همکاری برادرانش محمد و علی حکیمی تدوین شد، دایرةالمعارفی حدیثی-اجتماعی است که با نگاهی نو به قرآن و سنت، ابعاد مختلف زندگی فردی و جمعی مسلمانان را بررسی میکند. در واقع «الحیاة» تلاشی است برای بازگرداندن اسلام به عرصه عمل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، و پاسخ به پرسشهای نوین بشر بر اساس منابع اصیل دینی.
🔹 «الحیاة» اثر شاخص علامه محمدرضا حکیمی، یکی از جامعترین و منسجمترین آثار معاصر در حوزه مطالعات دینی و تربیتی است که تلاش دارد زندگی فردی و اجتماعی انسان را از منظر اسلام بازنمایی کند.
🔹 این کتاب در ۱۲ جلد و ۴۰ باب تدوین شده و هر جلد آن به حوزهای مشخص از زندگی دینی و اجتماعی میپردازد، به گونهای که از مبانی معرفتی و اعتقادی آغاز شده، به رسالت پیامبران و فلسفه حکومت، سپس به اقتصاد عادلانه، اخلاق فردی و اجتماعی، تربیت، روابط خانوادگی و اجتماعی و در نهایت به سلوک و اخلاق حرفهای و احکام شرعی میرسد.
🔹 کتاب «الحیاة» نه تنها یک اثر علمی و دینی است، بلکه برای طیف گستردهای از مخاطبان کاربردی و راهگشا محسوب میشود. برای مخاطب عام، این کتاب یک نقشه جامع از زندگی دینی و اخلاقی ارائه میدهد که خواننده میتواند از آن بهعنوان راهنمایی عملی در زندگی روزمره، تصمیمگیریهای شخصی و تقویت باورهای اعتقادی بهرهمند شود.
عمومی
🖥بالهایت را کجا گذاشتهای؟!
❤️روایتهای زنانه از غزه
📝همین امروز که یک مهمان بدغذا داشتم، یاد تو افتادم، عبدالله. صدایت در گوشم پیچید. آمده بودی خانهی ما و من از بودنت، از دیدن این که ما شبیه تو زندگی نمیکنیم، شرم کرده بودم. تهچین درست کرده بودم، چیزی شبیه مقلوبهی خودتان. مهمانها سر سفره نشسته بودند و تو زل زده بودی به من. تکهای از تهدیگ را کشیدم و دستبهدست کردم. پسربچهی مهمان در گوش مادرش گفت: «من از اینا نمیخورم.» از مادرش پرسیدم: «ماکارونی درست کنم براش؟» اول با ناز گفت میخورد، اما یک دقیقه بعد گفت: «سیبزمینی تنوری با پنیرپیتزا میخوام.» برایش درست کردم، ولی همان را هم نخورد. تو داشتی نگاهم میکردی با همان چشمهایی که اشک در آنها میچرخید، به سفره و غذاهای رنگارنگ اشاره کردی.
صدایت را شنیدم، عبدالله. در سکوت فریاد کشیدی: «والله جوعان!» اولین لقمهای که گذاشتم توی دهانم، قلوهسنگی شد. با غذایم بازیبازی کردم. انگار تقصیر من بود تو گرسنه ماندی، حتماً هست، حتماً تقصیر همهی ماست که برایت کاری نکردیم. تو خیلی دلت میخواست چیزی بخوری. همان موقع که رنگ به رو نداشتی، سلبریتی فضای مجازی شده بودی. صدایت در فیسبوک و رسانهها ویو میخورد و لایک زیادی میگرفت و بین کاربرها دستبهدست میشد. تو نمیگفتی چه چیزی هوس کردهای. نمیگفتی دلت چه غذایی میخواهد. فقط میخواستی سیر بشوی، آن هم بدون قید و شرط، بدون لوسبازی یا بهانهجویی.
وقتی از غذا بینیاز شدی، باز هم سلبریتی رسانهها مانده بودی. کاربری برایت نوشته بود: «تو دیگر هرگز گرسنگی را نخواهی چشید؛ به هزاران فرشتهی دیگر پیوستی.» میبینی عبدالله، ما با هم فرق داریم. تو حالا میتوانی همهجا بیایی، سرزمینها را دور بزنی و سر سفرهی خانهی ما هم بنشینی. ما سیر و بهانهگیریم و تو تا دم آخر گرسنه بودی. تو حالا آرام شدهای، اما من با هر بار سفره پهن کردن، با هر بار نزدیک شدن قاشق غذا به دهان کودکی، صدایت را میشنوم که به خداوندیِ خدا قسم میخوردی گرسنهای. وقتی باقیماندهی تهچین را برگرداندم توی قابلمه، با خودم نجوا کردم: «بالهایت را کجا گذاشتهای فرشته کوچولو؟!»
📝فاطمهسادات موسوی
💬مجموعه روایت «مینویسم تا صدای غزه باشم»
🖥
